- admin
- Thursday 20 June 13
- 16:40
- ۱ نظر
همانطور که می دانید در زمان ظهور امام یارانش همچون پاره هاى ابر پاییزى در مکه جمع مى شوند و با امام دیدار مى کنند .
از شمار این احادیث در تفسیر عیاشی 2/56 از امام باقر (علیه السلام) آمده است: صاحب الامر در برخی از این درهها غیبت میکند (امام به ناحیه ذی طوی که از درههای مکه و ورودیهای آن است، اشاره کرد) خدمتگزار امام، دو شب پیش از خروج، با برخی از یاران امام ملاقات کرد و پرسید: اینجا شما چند نفرید؟ می گویند: حدود چهل مرد! میپرسد: اگر امامتان را ببینید، چه میکنید؟ پاسخ میدهند: به خدا سوگند! اگر به کوهها پناه ببرد، ما هم همراهش پناه میبریم! خدمتگزار سال بعد نزد آنان میآید و میگوید: ده تا از پیرتر (بزرگتر) ها و نیکوکارانتان را (برای ملاقات با امام) انتخاب کنید، سپس خدمتگزار آنها را به خدمت امامشان میبرد و امام بدانان شب بعد را وعده میدهد.
نعمانی از امام صادق (علیه السلام) آورده است: یاران صاحب الامر برایش محفوظ و نگه داری شدهاند. حتی اگر همه مردم روی برگردانند، خدا یارانش را گرد میآورد. خدا درباره اینان فرموده است: «فإن یکفر بها هؤلاء فقد وکلنا بها قوماً لیسوا بها بکافرین»; همچنین فرموده است: «فسوف یأتی الله به قوم یحبّهم ویحبّونه اذلّة علی المؤمنین أعزّة علی الکافرین».
امام باقر (علیه السلام) فرمود: برخی از یاران مهدی، شب هنگام از بستر خود مفقود میشوند و صبح در مکهاند. بعضی در روز سوار بر ابر دیده میشوند که گردش میکنند، و به نام و نام پدر و اوصاف و نسبشان شناخته میشوند. پرسیدم: فدایت شوم! ایمان کدام یک بیشتر است؟ فرمود: آن که سوار بر ابر در روز گردش میکند.
نعمانى /312 و به نقل از بحار 52/368.
گردش آنها بر فراز ابر در روز، به این معناست که خدا به وسیله ابر و به گونه کرامت و معجزه، آنان را به مکه منتقل میکند. شاید هم معنایش آن باشد که با هواپیما ـ مانند دیگر مسافران ـ با گذرنامه که نام خود و پدرشان در آن نوشته شده، میآیند.
این حدیث همخوان با روایت سنی و شیعی است که خدا امر امام را در یک شب سروسامان داده، ظهورش در عصر روز جمعه، نهم محرم است.
قیام آزمایشى، شهادت نفس زکیه
طبق روایات نیروهای فعال در مکه هنگام ظهور مهدى (علیه السلام) عبارتند از:
1. حکومت حجاز که به رغم ناتوانی در رویارویی با ظهور امام، نیروهایش را متمرکز میکند، اما مسلمانان چشم به راه آمدن مهدی از مکهاند و در موسم حج، ذهنشان بدان مشغول است.
2. سازمان اطلاعاتی و جاسوسی سفیانی که در تعقیب فراریان از مدینهاند. اینها اوضاع را برای ورود به مکه زیر نظر دارند تا در وقت مناسب، هر جنبشی را سرکوب کنند.
3. دستگاههای اطلاعاتی دولتهای بزرگ که برای یاری حکومت حجاز و نیروهای سفیانی تلاش میکنند و اوضاع مکه را به طور ویژه زیر نظر دارند.
4. یمنیها هم در مکه نقش دارند، چون دولتشان که مقدمه دولت مهدی است، چند ماه پیش ایجاد شده است.
در اینچنین اوضاع و جو ناهمگون و مخالفی است که امام مهدی (ارواحنا فداه) قیام میکند و از حرم شریف کار را آغاز نموده و بر مکه چیره میشود.
اینکه روایات جزئیات را ذکر نکرده، و به مسائلی که در پیروزی انقلاب مقدس ایشان سودمند بوده یا ضرری بدان نداشته، اکتفا کرده، طبیعی است.
از بارزترین نکات احادیث، این است که مهدی، جوانی از یاران و نزدیکانش را در 23 یا 24 ذی حجه (15 شب پیش از ظهور) میفرستد، تا بیانیهاش را در مسجد الحرام بخواند. پس از نماز وقتی میایستد و نامه امام یا قسمتهایی از آن را میخواند، به او حمله میبرند و او را بین رکن و مقام، به طرز وحشیانه میکشند. شهادت فاجعه آمیزش، در زمین و آسمان تأثیر میگذارد و قیامی آزمایشی و دارای ثمرات بسیاری است، از جمله اینکه دَدْ منشی حکومت را برای مردم آشکار و زمینه را برای قیام مهدى (علیه السلام) که دو هفته پس از آن خواهد بود، هموار میسازد، شاید هم به سبب این اقدام وحشیانه شتابزده، سستی و تزلزل در دستگاه حاکم به وجود آورد.
اخبار شهادت این جوان پاک، در منابع سنی و شیعی بسیار و در منابع ما هم (شیعی) زیاد است. نامش غلام، نفس زکیه و در برخی منابع «محمد بن حسن» است. احادیث مربوط به این رخداد، در فصل یاران مهدى (علیه السلام) گذشت.
در روایتی طولانی از ابوبصیر از امام باقر (علیه السلام) آمده است: قائم به اصحابش میفرماید: اهالی مکه مرا نمیخواهند اما من کسی را نزدشان میفرستم تا چنان که شایسته امثال من است، با آنان اتمام حجت کند. پس به مردی از اصحابش میگوید: نزد اهالی مکه برو و بگو: ای اهل مکه! من فرستاده فلانی به سوی شمایم و او به شما میگوید: ما اهل بیت رحمت و معدن رسالت و خلافتیم. ما ذریه محمد و سلاله پیامبرانیم. به ما ستم شده و آزار دیدهایم، بر ما غالب شدهاند و از روزی وفات پیامبرمان تا امروز حقمان را غصب کردهاند. ما از شما یاری میجوییم، پس یاریمان کنید.
وقتی آن جوان، این سخنان را بگوید، او را بین رکن و مقام سر میبرند، و همو نفس زکیه است. وقتی خبر به امام برسد، به یارانش میگوید: به شما نگفتم اهالی مکه خواهان ما نیستند! اهالی مکه از امام دعوت نمیکنند، تا اینکه خود امام حرکت و خروج میکند. همراه سیصد و سیزده مرد (به شمار جنگجویان بدر) از عقبه طوی (= که یکی از ورودیهای مکه) پایین میآید تا به مسجدالحرام برسد. چهار رکعت نماز نزد مقام ابراهیم میخواند و به حجرالأسود تکیه میدهد، آن گاه حمد و ستایش خدا را گفته، نام پیامبر را میبرد و بر او درود میفرستد و سخنانی میگوید که احدی از مردم آنها را نگفته است!
بحار 52/307.
آنچه درباره نفس زکیه روایت شده، معتبر است، اما ترجیح دارد بگوییم امام و یارانش جداگانه وارد مسجد میشوند.
برگرفته از: موعود
نظرات (۱)