- admin
- Saturday 30 August 14
- 13:50
- ۰ نظر
مقام میکائیل
میکائیل(ع) مانند جبرئیل(ع) بر دیگر ملائک رتبه و جایگاهی والا دارد و از جمله چهار ملک مقرّب خداست.1 تا جایی که اقرار به وجود او از جمله ضروریات اسلامی دانسته شده که انکار آنها باعث خروج از اسلام و ارتداد میشود.2 گاه در روایات از ایشان با عباراتی مانند با کرامتترین خلایق نزد خداوند متعال (اکرم الخلق علی الله)3 و نیز برگزیدة خداوند (خیرة الله)4 یا برگزیدة ملائک (صفوة الله من الملائکه)5 یاد شده است. در قرآن نیز از او با نام میکال نام برده شده است.6
جالب است، بدانیم روایت شده است که میکائیل از زمان خلقت آتش(جهنّم) نخندیده است.11
امام سجّاد(ع) در یکی از دعاهای خویش، خداوند را به حق و طاعت میکائیل قسم دادهاند. در همین دعا امام سجّاد(ع) خداوند را به حقّ جبرئیل و امانتداری او در ابلاغ وحی (در عهد نبوی) قسم میدهند. بنا بر این عبارت میتوان شاخصترین رتبة جبرائیل را امانتداری ایشان در ابلاغ وحی و ممتازترین ویژگی میکائیل را نزد خداوند، طاعت ایشان بدانیم.12
میکائیل(ع) و انبیا
جناب میکائیل(ع) در عموم مواردی که در مقالة قبل دربارة حضور جبرئیل(ع) در زندگی انبیا برشمردیم؛ برادرانه همراه و همکار او بوده است. در اینجا برخی دیگر از موارد را با هم مرور میکنیم:
حضرت لوط(ع) و ابراهیم(ع)
در ماجرای عذاب قوم لوط تعدادی از ملائک به منزل ابراهیم نبی(ع) رفتند که قرآن از این میهمانی سخن به میان آورده است. نام میکائیل و جبرئیل در رأس این ملائک دیده میشود.13 این ماجرا از معدود مواردی است که میکائیل در نقش ملائکة غضب ظاهر شده است.
اصحاب رس
بنا بر آنچه در منابع آمده، اصحاب رس که قرآن از آنان یاد نموده14 جمعیّتی آتشپرست بودند که در منطقهای میان «آذربایجان» و «ارمنستان» و به ساحل رودی به نام رس میزیستند. خداوند برای این قوم ناسپاس پیامبران زیادی را فرستاد به نحوی که سی پیامبر تنها به یکی از شهرهای این منطقه ارسال شد و آنان نیز هر سی پیامبر را کشتند. پس از اتمام مهلت هدایت ایشان، خداوند در فصل کاشت و زراعت، میکائیل را به سمت این منطقه روان ساخت. او در لباس ملک عذاب و مظهر قهر الهی آنان را دچار خشکسالی نمود. به جز تعدادی که اهل عبادت خدا یا توبه بودند، خداوند همه را به سبب تشنگی یا گرسنگی هلاک نمود و عزرائیل روح آنان را قبض نمود. ثروتها و گنجینههای این قوم سرکش و ثروتمند را نیز زمین بلعید و پس از ظهور امام عصر(ع) از جمله گنجهایی است که زمین به آن حضرت و یارانشان تقدیم خواهد نمود.15
میکائیل(ع) و تاریخ اسلام
همانند آنچه دربارة حضور او در تاریخ انبیا گفتیم به طور مشخص در تاریخ اسلام نیز صدق میکند. به عبارت دیگر در همهجا برادرانه این دو ملک(جبرئیل و میکائیل) را در کنار هم میتوان دید با این تفاوت که در ماجرای وحی، جریان به شکلی متفاوت است؛ در روایات آمده که لوحی در برابر اسرافیل وجود دارد که خداوند ابتدا بر آن لوح، نقش میکند سپس اسرافیل آن را به میکائیل و او به جبرئیل القا میکند و او نیز به انبیا و پیامبر اکرم(ص)16 و دربارة حضور میکائیل در میان انسانها، یهودیان ادّعا کردهاند، خداوند سحر و جادو را از زبان میکائیل و جبرئیل به سلیمان آموخته است17 که با تعالیم دینی اساساً همخوانی ندارد.
میکائیل(ع) و رسول خدا(ص)
علاوه بر جریان وحی، در ماجرای ولادت حضرت زهرا(س)، میکائیل حامل تحفة الهی از جانب خداوند متعال برای رسولخدا(ص) بود.18 همچنین در شب معراج که رسول خدا(ص) به آسمان رفتند نام سه ملک مقرّب خداوند را میتوان دید:
1. جبرئیل که رکاب براق را برای رسول خدا(ص) نگاه داشت؛
2. میکائیل که افسار براق را به دست گرفته بود؛
3. و اسرافیل که جامه نگاهدار ایشان بود. 19
در ماجرای ازدواج حضرت امیر(ع) و حضرت زهرا(س)، جبرئیل و میکائیل هرکدام به همراه هفتاد هزار ملک به این عروسی آمده و تبریک و تکبیرگویان بودند.20 گفته شده سه سائلی که در ماجرای معروف «هل اتی» بر در خانة امیرمؤمنان(ع) آمدند سه ملائکه مقرّب خدا؛ جبرئیل، میکائیل و اسرافیل بودهاند.21
و در نبرد خندق، میکائیل و جبرئیل(ع) به یاری امیرمؤمنان(ع) شتافته بودند. رسول خدا(ص) که شاهد ماجرا بودند، فرمودند:
«پدرم به فدای آنکه زمین را میکند و جبرئیل خاکهای مقابلش را جمع میکند و میکائیل به او کمک میکند در حالی که تا پیش از آن به احدی از مخلوقات کمک نکرده بود.»22
جالب است به یاد داشته باشیم حضرت امیر(ع) در خطبة قاصعه از جمله مضرّات پناه بردن به غیر اسلام را از دست دادن یاری میکائیل و جبرئیل خواندهاند.23 که میتوان از این عبارت چنین نتیجه گرفت که با پناه بردن به اسلام، میتوان از این یاری بهرهمند شد.
پس از آنکه رسول خدا(ص) به دیدار حق تعالی شتافتند، در مراسم تدفین ایشان، جبرئیل(ع)، اسرافیل، میکائیل و ملک الموت(ع) یکی پس از دیگری به همراه بسیاری از ملائک حاضر شدند و به همراه اهل بیت(ع) به داخل قبر آن حضرت رفتند.24
حضرت علی(ع)
روایت جالبی از رسول خدا(ص) نقل شده که بیانکنندة مصداق خاکی میکائیل در زمین است. ایشان فرمودند:
«هر کس میخواهد به هیبت اسرافیل، جایگاه میکائیل، جلالت جبرائیل، علم آدم، خشیّت نوح، خلت ابراهیم، حزن یعقوب، جمال یوسف، مناجات موسی، صبر ایّوب، زهد یحیی، عبادت عیسی، ورع یونس، حسب و خلق (خلقت) محمّد بنگرد، پس به علی نگاه کند که تنها در اوست که خصلت نود پیامبر گنجانده شده است.»25
علاوه بر این دربارة یاری حضرت علی(ع) در جنگهای مختلف دورة پیامبر(ص) مانند بدر، احد و ... در روایات آمده، اوّلین کسی که از میان آسمانیان حضرت علی(ع) را به عنوان برادر خویش برگزید اسرافیل بود و پس از او میکائیل و در پی او نیز جبرئیل و اوّلین کسانی که به علی(ع) محبّت ورزیدند حاملان عرش، رضوان دربان بهشت و ملک الموت بودند. همانا ملک الموت بر محبّان علیّ بن ابی طالب(ع) همانند انبیا ترحّم میکند.26
این یاری در طول سالها ادامه یافت تا آن زمان که به تصریح امام مجتبی(ع) در خطبة مسجد کوفه، میکائیل ملک به هنگام تشییع جنازة ایشان در سمت راست تابوت آن حضرت حرکت مینموده است.27 آن هم به نحوی که امام(ع) اجازه نداشتهاند تابوت امیرالمؤمنین(ع) را به غیر از جبرئیل و میکائیل بسپارند.
میکائیل و سیّدالشهدا(ع) در قیامت
در روز قیامت که بسیاری از مردم دچار ترس، وحشت و هراسند؛ میکائیل به یاری زائران سیّدالشّهدا(ع) خواهد آمد.28
بنابر روایتی که از رسول خدا(ص) نقل شده که میتواند بیان کننده وظیفة اصلی این دو ملک پس از آن حضرت به شمار آید:
«إن الله خص جبرئیل و میکائیل وإسرافیل بطاعة علی و البراءة من أعدائه والاستغفار لشیعته؛29 خداوند جبرئیل، میکائیل و اسرافیل را برای اطاعت از علیّ بن ابی طالب، برائت جستن از دشمنانش و طلب مغفرت برای شیعیانش مخصوص گردانیده است.»
میکائیل ملک در دورة ظهور امام عصر(عج)
در مقاطع مختلف پس از ظهور جبرئیل و میکائیل حضور ملموسی دارند. که از آن جمله میتوان به سرآغاز ظهور و هنگامة بیعت با حضرت مهدی(ع) در «مسجدالحرام» و نیز لشکرکشی برای نبرد با سفیانی30 و شکست و کشتن او مشاهده کرد.31
پس از به دست گرفتن حکومت «مکّه» توسط امام عصر(ع) و سلطه بر این منطقه، با توجّه به جنایات سفیانی32 از «شام» تا «عراق» و «شبه جزیره»، مهمترین و ضروریترین اقدام عقب راندن و دفع اوست. از همین رو امام(ع) با سپاهیانی که تحت رهبری ایشان و فرماندهی سیصد و سیزده یار ایشان تشکیل شده با هستة اوّلیة ده هزار نفره به تعقیب سپاهیان سفیانی میپردازند.
این تعقیب و عقب راندن سفیانیان تا «دریاچة طبریّه» ادامه مییابد. سفیانی از منطقة «وادی یابس»، اقدامات خود را شروع کرده بود. این منطقه در اطراف دریاچة طبریّه قرار دارد. پروندة جنایات سفیانی در همان منطقهای بسته میشود که از آنجا آغاز شده بود. میکائیل و جبرئیل از جمله شاخصترین افرادی هستند که در این نبرد و لشکرکشی، امام(ع) را همراهی میکنند. ظاهراً جبرئیل فرماندهی ملائک جناح راست و میکائیل، فرماندهی ملائک جناح چپ سپاه امام(ع) را برعهده دارند.33
امام مهدی(ع) پس از ظهور و شکست سفیانی به ناچار با غربیان وارد نبرد و جنگ میشوند.34 اندکی که از آغاز نبرد میگذرد با وساطت حضرت مسیح(ع)، صلحی چند ساله با مسیحیان و غربیان بسته میشود.آنان تنها مدّت کوتاهی به این پیمان متعهّد میمانند و مدّتی بعد، آن را نقض میکنند. همین امر جنگ دوم امام عصر(ع) را باعث میگردد. در میانة نبرد به ناگاه یکی از صلیبیون بانگ میزند که صلیب غلبه یافت. در مقابل او نیز یکی از مسلمانان فریاد برمیآورد که خیر، یاران و یاوران خدا غلبه یافتند. در پس این مشاجرة لفظی، خداوند به جبرئیل میفرماید: «بندگانم را دریاب.» او با صدهزار ملک به یاری سپاه حق میشتابد. همین مطلب دربارة میکائیل و اسرافیل نیز اتّفاق میافتد که آنان نیز به ترتیب با دویست و سیصد هزار ملک به یاری جبهة حق میشتابند و این سپاهیان تازه نفس امر را برای سپاهیان امام زمان(ع) سهل و پیروزی را برای ایشان روان و آسان میسازند.35
پس از آنکه دجّال به جمع آوری نیرو و پیرو پرداخت با خیل عظیمی رو به سوی مکّه و مدینه میکند که با ممانعت میکائیل در مکّه و جبرئیل در مدینه مواجه میشوند.36
روایت وفات میکائیل پیش از جبرائیل(ع) را در قسمت قبل و ضمن حوادث پیش از قیامت دیدیم که از تکرار آن پرهیز میکنیم.37
میکائیل(ع) مانند جبرئیل(ع) بر دیگر ملائک رتبه و جایگاهی والا دارد و از جمله چهار ملک مقرّب خداست.1 تا جایی که اقرار به وجود او از جمله ضروریات اسلامی دانسته شده که انکار آنها باعث خروج از اسلام و ارتداد میشود.2 گاه در روایات از ایشان با عباراتی مانند با کرامتترین خلایق نزد خداوند متعال (اکرم الخلق علی الله)3 و نیز برگزیدة خداوند (خیرة الله)4 یا برگزیدة ملائک (صفوة الله من الملائکه)5 یاد شده است. در قرآن نیز از او با نام میکال نام برده شده است.6
نقش میکائیل در عالم خلقت
روایات ذیل آیة «فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا؛7 و کار [بندگان] را تدبیر میکنند.» مصداق این تدبیر امور به دست ملائکه را موکّل شدن جبرئیل برای بادها و جنود، میکائیل برای گیاهان و نزولات آسمانی، عزرائیل برای قبض ارواح، اسرافیل برای برنامهریزی دیگر ملائک بیان نمودهاند8 و در این میان، بر تمام قطراتی که بر زمین میبارد تأکیدی مضاعف را میتوان یافت که میکائیل صاحب یا همراه تمام اینهاست؛9 در لابهلای ادعیه از این ملک مقرّب خداوند، با عنوان ملک رحمتی که برای رأفتالهی آفریده شده و یاریگر و استغفار کنندة اهل طاعت خداوند، یاد شده است:
«اللّهمّ صلّ علی میکائیل ملک رحمتک و المخلوق لرأفتک و المستغفر المعین لأهل طاعتک»10
جالب است، بدانیم روایت شده است که میکائیل از زمان خلقت آتش(جهنّم) نخندیده است.11
امام سجّاد(ع) در یکی از دعاهای خویش، خداوند را به حق و طاعت میکائیل قسم دادهاند. در همین دعا امام سجّاد(ع) خداوند را به حقّ جبرئیل و امانتداری او در ابلاغ وحی (در عهد نبوی) قسم میدهند. بنا بر این عبارت میتوان شاخصترین رتبة جبرائیل را امانتداری ایشان در ابلاغ وحی و ممتازترین ویژگی میکائیل را نزد خداوند، طاعت ایشان بدانیم.12
میکائیل(ع) و انبیا
جناب میکائیل(ع) در عموم مواردی که در مقالة قبل دربارة حضور جبرئیل(ع) در زندگی انبیا برشمردیم؛ برادرانه همراه و همکار او بوده است. در اینجا برخی دیگر از موارد را با هم مرور میکنیم:
حضرت لوط(ع) و ابراهیم(ع)
در ماجرای عذاب قوم لوط تعدادی از ملائک به منزل ابراهیم نبی(ع) رفتند که قرآن از این میهمانی سخن به میان آورده است. نام میکائیل و جبرئیل در رأس این ملائک دیده میشود.13 این ماجرا از معدود مواردی است که میکائیل در نقش ملائکة غضب ظاهر شده است.
اصحاب رس
بنا بر آنچه در منابع آمده، اصحاب رس که قرآن از آنان یاد نموده14 جمعیّتی آتشپرست بودند که در منطقهای میان «آذربایجان» و «ارمنستان» و به ساحل رودی به نام رس میزیستند. خداوند برای این قوم ناسپاس پیامبران زیادی را فرستاد به نحوی که سی پیامبر تنها به یکی از شهرهای این منطقه ارسال شد و آنان نیز هر سی پیامبر را کشتند. پس از اتمام مهلت هدایت ایشان، خداوند در فصل کاشت و زراعت، میکائیل را به سمت این منطقه روان ساخت. او در لباس ملک عذاب و مظهر قهر الهی آنان را دچار خشکسالی نمود. به جز تعدادی که اهل عبادت خدا یا توبه بودند، خداوند همه را به سبب تشنگی یا گرسنگی هلاک نمود و عزرائیل روح آنان را قبض نمود. ثروتها و گنجینههای این قوم سرکش و ثروتمند را نیز زمین بلعید و پس از ظهور امام عصر(ع) از جمله گنجهایی است که زمین به آن حضرت و یارانشان تقدیم خواهد نمود.15
میکائیل(ع) و تاریخ اسلام
همانند آنچه دربارة حضور او در تاریخ انبیا گفتیم به طور مشخص در تاریخ اسلام نیز صدق میکند. به عبارت دیگر در همهجا برادرانه این دو ملک(جبرئیل و میکائیل) را در کنار هم میتوان دید با این تفاوت که در ماجرای وحی، جریان به شکلی متفاوت است؛ در روایات آمده که لوحی در برابر اسرافیل وجود دارد که خداوند ابتدا بر آن لوح، نقش میکند سپس اسرافیل آن را به میکائیل و او به جبرئیل القا میکند و او نیز به انبیا و پیامبر اکرم(ص)16 و دربارة حضور میکائیل در میان انسانها، یهودیان ادّعا کردهاند، خداوند سحر و جادو را از زبان میکائیل و جبرئیل به سلیمان آموخته است17 که با تعالیم دینی اساساً همخوانی ندارد.
میکائیل(ع) و رسول خدا(ص)
علاوه بر جریان وحی، در ماجرای ولادت حضرت زهرا(س)، میکائیل حامل تحفة الهی از جانب خداوند متعال برای رسولخدا(ص) بود.18 همچنین در شب معراج که رسول خدا(ص) به آسمان رفتند نام سه ملک مقرّب خداوند را میتوان دید:
1. جبرئیل که رکاب براق را برای رسول خدا(ص) نگاه داشت؛
2. میکائیل که افسار براق را به دست گرفته بود؛
3. و اسرافیل که جامه نگاهدار ایشان بود. 19
در ماجرای ازدواج حضرت امیر(ع) و حضرت زهرا(س)، جبرئیل و میکائیل هرکدام به همراه هفتاد هزار ملک به این عروسی آمده و تبریک و تکبیرگویان بودند.20 گفته شده سه سائلی که در ماجرای معروف «هل اتی» بر در خانة امیرمؤمنان(ع) آمدند سه ملائکه مقرّب خدا؛ جبرئیل، میکائیل و اسرافیل بودهاند.21
و در نبرد خندق، میکائیل و جبرئیل(ع) به یاری امیرمؤمنان(ع) شتافته بودند. رسول خدا(ص) که شاهد ماجرا بودند، فرمودند:
«پدرم به فدای آنکه زمین را میکند و جبرئیل خاکهای مقابلش را جمع میکند و میکائیل به او کمک میکند در حالی که تا پیش از آن به احدی از مخلوقات کمک نکرده بود.»22
جالب است به یاد داشته باشیم حضرت امیر(ع) در خطبة قاصعه از جمله مضرّات پناه بردن به غیر اسلام را از دست دادن یاری میکائیل و جبرئیل خواندهاند.23 که میتوان از این عبارت چنین نتیجه گرفت که با پناه بردن به اسلام، میتوان از این یاری بهرهمند شد.
پس از آنکه رسول خدا(ص) به دیدار حق تعالی شتافتند، در مراسم تدفین ایشان، جبرئیل(ع)، اسرافیل، میکائیل و ملک الموت(ع) یکی پس از دیگری به همراه بسیاری از ملائک حاضر شدند و به همراه اهل بیت(ع) به داخل قبر آن حضرت رفتند.24
حضرت علی(ع)
روایت جالبی از رسول خدا(ص) نقل شده که بیانکنندة مصداق خاکی میکائیل در زمین است. ایشان فرمودند:
«هر کس میخواهد به هیبت اسرافیل، جایگاه میکائیل، جلالت جبرائیل، علم آدم، خشیّت نوح، خلت ابراهیم، حزن یعقوب، جمال یوسف، مناجات موسی، صبر ایّوب، زهد یحیی، عبادت عیسی، ورع یونس، حسب و خلق (خلقت) محمّد بنگرد، پس به علی نگاه کند که تنها در اوست که خصلت نود پیامبر گنجانده شده است.»25
علاوه بر این دربارة یاری حضرت علی(ع) در جنگهای مختلف دورة پیامبر(ص) مانند بدر، احد و ... در روایات آمده، اوّلین کسی که از میان آسمانیان حضرت علی(ع) را به عنوان برادر خویش برگزید اسرافیل بود و پس از او میکائیل و در پی او نیز جبرئیل و اوّلین کسانی که به علی(ع) محبّت ورزیدند حاملان عرش، رضوان دربان بهشت و ملک الموت بودند. همانا ملک الموت بر محبّان علیّ بن ابی طالب(ع) همانند انبیا ترحّم میکند.26
این یاری در طول سالها ادامه یافت تا آن زمان که به تصریح امام مجتبی(ع) در خطبة مسجد کوفه، میکائیل ملک به هنگام تشییع جنازة ایشان در سمت راست تابوت آن حضرت حرکت مینموده است.27 آن هم به نحوی که امام(ع) اجازه نداشتهاند تابوت امیرالمؤمنین(ع) را به غیر از جبرئیل و میکائیل بسپارند.
میکائیل و سیّدالشهدا(ع) در قیامت
در روز قیامت که بسیاری از مردم دچار ترس، وحشت و هراسند؛ میکائیل به یاری زائران سیّدالشّهدا(ع) خواهد آمد.28
بنابر روایتی که از رسول خدا(ص) نقل شده که میتواند بیان کننده وظیفة اصلی این دو ملک پس از آن حضرت به شمار آید:
«إن الله خص جبرئیل و میکائیل وإسرافیل بطاعة علی و البراءة من أعدائه والاستغفار لشیعته؛29 خداوند جبرئیل، میکائیل و اسرافیل را برای اطاعت از علیّ بن ابی طالب، برائت جستن از دشمنانش و طلب مغفرت برای شیعیانش مخصوص گردانیده است.»
میکائیل ملک در دورة ظهور امام عصر(عج)
در مقاطع مختلف پس از ظهور جبرئیل و میکائیل حضور ملموسی دارند. که از آن جمله میتوان به سرآغاز ظهور و هنگامة بیعت با حضرت مهدی(ع) در «مسجدالحرام» و نیز لشکرکشی برای نبرد با سفیانی30 و شکست و کشتن او مشاهده کرد.31
پس از به دست گرفتن حکومت «مکّه» توسط امام عصر(ع) و سلطه بر این منطقه، با توجّه به جنایات سفیانی32 از «شام» تا «عراق» و «شبه جزیره»، مهمترین و ضروریترین اقدام عقب راندن و دفع اوست. از همین رو امام(ع) با سپاهیانی که تحت رهبری ایشان و فرماندهی سیصد و سیزده یار ایشان تشکیل شده با هستة اوّلیة ده هزار نفره به تعقیب سپاهیان سفیانی میپردازند.
این تعقیب و عقب راندن سفیانیان تا «دریاچة طبریّه» ادامه مییابد. سفیانی از منطقة «وادی یابس»، اقدامات خود را شروع کرده بود. این منطقه در اطراف دریاچة طبریّه قرار دارد. پروندة جنایات سفیانی در همان منطقهای بسته میشود که از آنجا آغاز شده بود. میکائیل و جبرئیل از جمله شاخصترین افرادی هستند که در این نبرد و لشکرکشی، امام(ع) را همراهی میکنند. ظاهراً جبرئیل فرماندهی ملائک جناح راست و میکائیل، فرماندهی ملائک جناح چپ سپاه امام(ع) را برعهده دارند.33
امام مهدی(ع) پس از ظهور و شکست سفیانی به ناچار با غربیان وارد نبرد و جنگ میشوند.34 اندکی که از آغاز نبرد میگذرد با وساطت حضرت مسیح(ع)، صلحی چند ساله با مسیحیان و غربیان بسته میشود.آنان تنها مدّت کوتاهی به این پیمان متعهّد میمانند و مدّتی بعد، آن را نقض میکنند. همین امر جنگ دوم امام عصر(ع) را باعث میگردد. در میانة نبرد به ناگاه یکی از صلیبیون بانگ میزند که صلیب غلبه یافت. در مقابل او نیز یکی از مسلمانان فریاد برمیآورد که خیر، یاران و یاوران خدا غلبه یافتند. در پس این مشاجرة لفظی، خداوند به جبرئیل میفرماید: «بندگانم را دریاب.» او با صدهزار ملک به یاری سپاه حق میشتابد. همین مطلب دربارة میکائیل و اسرافیل نیز اتّفاق میافتد که آنان نیز به ترتیب با دویست و سیصد هزار ملک به یاری جبهة حق میشتابند و این سپاهیان تازه نفس امر را برای سپاهیان امام زمان(ع) سهل و پیروزی را برای ایشان روان و آسان میسازند.35
پس از آنکه دجّال به جمع آوری نیرو و پیرو پرداخت با خیل عظیمی رو به سوی مکّه و مدینه میکند که با ممانعت میکائیل در مکّه و جبرئیل در مدینه مواجه میشوند.36
روایت وفات میکائیل پیش از جبرائیل(ع) را در قسمت قبل و ضمن حوادث پیش از قیامت دیدیم که از تکرار آن پرهیز میکنیم.37
محمود مطهّری نیا
پینوشتها:
1. بحارالأنوار، ج54، ص22؛ ج56، ص50؛ ج94، ص47؛ ج6، ص144.
2. تقریرات الحدود و التعزیرات؛ تقریر بحث الگلپایگانی لمقدّس، ج2، ص132.
3. بحارالأنوار ،ج56، ص260.
4. بحارالأنوار ،ج96، ص383.
5. بحارالأنوار ،ج56، ص252.
6. سورة بقره(2)، آیة 98.
7. سورة نازعات(75)، آیة 5.
8. تفسیر مجمع البیان ،ج 10، ص 326؛ بحار، ج56، ص258.
9. بحار، ج56، ص260.
10. مصباح المتهجد، ص 808؛ اقبال الاعمال، ج 3 ، ص 243.
11. بحار، ج 56، ص260؛ مسند احمد، ج3، ص224.
12. صحیفة سجّادیه، ص 399.
13. ابن حجر، فتح الباری، ج 6 ، ص 293.
14. سورة فرقان(25)، آیة 38؛ سورة ق(50)، آیة 12.
15. بحار، ج 14، ص 154.
16. شیخ صدوق، الاعتقادات فی دین الإمامیّه، ص81؛ معانی الأخبار، ص 23.
17. بحار، ج56، ص271.
18. همان، ج 16، ص 79.
19. محمد بن جریر الطبری (الشیعی)، نوادر المعجزات، ص 68؛ فتح الباری، ج 7 ، ص158؛ تفسیر المیزان ، ج 13، ص27.
20. تذکره الفقها، علّامه حلّی، ج2، ص575.
21. الغدیر، ج 3، ص 110به نقل از تفسیر طبری.
22. سیّد هاشم بحرانی، مدینـة المعاجز، ج 1، ص467.
23. نهج البلاغه، ج 2، ص 155.
24. بحار، ج 22،ص531؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص30.
25. احمد رحمانی همدانی، الامام علی بن ابی طالب(ع)، ص300 به نقل ینابیع الموده قندوزی، ج2، ص80.
26. محمّد بن أحمد قمی، مائـة منقبـة، ص132؛ إرشاد القلوب إلی الصواب، ج2، ص 236.
27. کافی، ج1، ص457.
28. کامل الزّیارات، ص 265؛ بحار، ج45، ص 183.
29. بحار، ج 40، ص 96.
30. سیّد ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص145.
31. الملاحم وا لفتن، ص296.
32. ر.ک: کتاب شش ماه پایانی، فصل سوم.
33. معجم أحادیث الإمام المهدی (ع)، شیخ علی کورانی، ج 3، ص 96.
34. تفصیل این مطلب را در کتاب عصر ظهور نوشته علی کورانی می توانید، مطالعه نمایید.
35. معجم احادیث الامام مهدی(ع)، ج1، ص366.
36. معجم احادیث الامام مهدی(ع)، ج2، ص92.
37. بحار، ج54، ص 105.
1. بحارالأنوار، ج54، ص22؛ ج56، ص50؛ ج94، ص47؛ ج6، ص144.
2. تقریرات الحدود و التعزیرات؛ تقریر بحث الگلپایگانی لمقدّس، ج2، ص132.
3. بحارالأنوار ،ج56، ص260.
4. بحارالأنوار ،ج96، ص383.
5. بحارالأنوار ،ج56، ص252.
6. سورة بقره(2)، آیة 98.
7. سورة نازعات(75)، آیة 5.
8. تفسیر مجمع البیان ،ج 10، ص 326؛ بحار، ج56، ص258.
9. بحار، ج56، ص260.
10. مصباح المتهجد، ص 808؛ اقبال الاعمال، ج 3 ، ص 243.
11. بحار، ج 56، ص260؛ مسند احمد، ج3، ص224.
12. صحیفة سجّادیه، ص 399.
13. ابن حجر، فتح الباری، ج 6 ، ص 293.
14. سورة فرقان(25)، آیة 38؛ سورة ق(50)، آیة 12.
15. بحار، ج 14، ص 154.
16. شیخ صدوق، الاعتقادات فی دین الإمامیّه، ص81؛ معانی الأخبار، ص 23.
17. بحار، ج56، ص271.
18. همان، ج 16، ص 79.
19. محمد بن جریر الطبری (الشیعی)، نوادر المعجزات، ص 68؛ فتح الباری، ج 7 ، ص158؛ تفسیر المیزان ، ج 13، ص27.
20. تذکره الفقها، علّامه حلّی، ج2، ص575.
21. الغدیر، ج 3، ص 110به نقل از تفسیر طبری.
22. سیّد هاشم بحرانی، مدینـة المعاجز، ج 1، ص467.
23. نهج البلاغه، ج 2، ص 155.
24. بحار، ج 22،ص531؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص30.
25. احمد رحمانی همدانی، الامام علی بن ابی طالب(ع)، ص300 به نقل ینابیع الموده قندوزی، ج2، ص80.
26. محمّد بن أحمد قمی، مائـة منقبـة، ص132؛ إرشاد القلوب إلی الصواب، ج2، ص 236.
27. کافی، ج1، ص457.
28. کامل الزّیارات، ص 265؛ بحار، ج45، ص 183.
29. بحار، ج 40، ص 96.
30. سیّد ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص145.
31. الملاحم وا لفتن، ص296.
32. ر.ک: کتاب شش ماه پایانی، فصل سوم.
33. معجم أحادیث الإمام المهدی (ع)، شیخ علی کورانی، ج 3، ص 96.
34. تفصیل این مطلب را در کتاب عصر ظهور نوشته علی کورانی می توانید، مطالعه نمایید.
35. معجم احادیث الامام مهدی(ع)، ج1، ص366.
36. معجم احادیث الامام مهدی(ع)، ج2، ص92.
37. بحار، ج54، ص 105.
برگرفته از: موعود
نظرات (۰)
هنوز نظری ثبت نشده است، اولین نظر را شما ثبت کنید!