مهدی موعود | mahdimouood.irنام غدیر خم به همراه نام مولای متقیّان یادآور خاطرات تلخ و شیرین از مظلومیت، محرومیت از حقوق الهی علی(ع) و امّت اسلامی است. ابر مردی که در طول عمر با برکت خویش چه در زمان حیات رسول خدا(ص) و چه بعد از رحلت ایشان، اسلام و مسلمین را نصرت بخشیده و مایه دلگرمی برای مظلومان و عدالت پیشگان بودند. بنابر فرموده صدیقه طاهره(س) در خطبه فدکیه، هرگاه مشکلی در دین پیش می آمد رسول مکرم اسلام مولای متقیان را برای حل آن مشکل می فرستاد. بنابراین سزاوار است در جهت نزدیکی به مقام شامخ ولایت و امامت، با شناخت صحیح و منصفانه به جایگاه پر عظمت آن رهبر فرزانه از دیدگاه وحی و رسالت پرداخته شود. مقاله حاضر ضمن یادآوری عهد و پیمان در روز هیجده ذی الحجه امت اسلامی با پیامبر عظیم الشأن اسلام به جایگاه الهی امامت و ولایت از منظر وحی و رسالت پرداخته و سپس به نمونه هایی از اعترافات دانشمندان عامه در مورد منزلت و امامت امیرمؤمنان می پردازد.

غدیر یادآور اکمال دین و...
 

اولین مطلبی که تحت عنوان روز اکمال دین و اتمام نعمت از آن روز تاریخی ذهن هر خواننده را به خود مشغول می دارد پرسش های گوناگونی را در پی دارد، این مطلب است که با آن همه شفافیّت پیام الهی و اتمام حجت نبی مکرم اسلام، چگونه رخدادهای بعد، مقرّ فرماندهی اسلام یعنی (ولایت و امامت) را دستخوش تغییرات غیر متعارف و عدیده کرد، بطوریکه مسلمانهای نوپا سر در گم گشته و ضمن افتراق و تشتت آراء و افکار غیر الهی به فرقه های مختلف تقسیم شدند و کار به آنجا رسید که خود مردم اعتراف می کردند به اینکه: اگر امروز رسولخدا(ص) در میان ما بود تنها قبله و نماز (اذان) ما را مشترک می یافت بدین گونه مردم از سرچشمه هدایت بدور گشتند. گویا آنها علی(ع) را همواره در کنار پیامبرعظیم الشأن اسلام، در میادین جهاد بدر، احد،خندق و.. ندیده بودند آنها دیگر روز انتصاب امامشان را به یاد نمی آوردند هرچند که فرمان پروردگارشان بود.

امامت علی(ع) از منظر وحی
 

نبی مکرم اسلام بارها فرمودند: علی با قرآن است و قرآن با علی(ع) بنابراین به سراغ آیات نورانی قرآن می رویم و جایگاه امامت را مروری دوباره می کنیم.
یا ایّها الرسول بلّغ ما انزل الیک من ربّک و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته و اللّه یعصمک من النّاس...؛(1) ای پیامبر آنچه از پروردگارت نازل شده است تبلیغ کن (برسان) که اگر انجام ندهی رسالت خداوندی را نرسانده ای و در این کار از کسی پروا مکن که خدا ترا از مردم حفظ می کند...
آن چه امری بود که اگر پیامبر خدا آنرا ابلاغ نمی کرد گویا رسالتش را انجام نداده است؟ این کلام خداوند با لحن بلند اهمیت و عظمت نصب امامت را می رساند که در تکمیل دین الهی نقطه عطف بشمار می آید.
الیوم یئس الّذین کفروا من دینکم...الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی...(2)
امروز کافران از اینکه بدین شما دستبرد زنند و اختلال رسانند طمع بریدند پس شما از آنان بیمناک نباشید و از من بترسید، امروز دین شما را به حد کمال رساندم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آیین را که اسلام است برایتان برگزیدم.
گرچه این آیات در میان جمع کثیری از مسلمانان نازل شد و اعلان امامت از طرف رسولخدا(ص) پس از اقرار گرفتن از مردم صورت گرفت و نیز اکثر راویان غدیر از اهل عامه بودند. اما علی رغم روشن بودن مسأله عدّه ای از در بی انصافی وارد شده و در مورد آیات مربوط به فضائل و مناقب علی(ع) به حاشیه روی پرداختند.
راویان غدیر در قرنهای بعدی همگی از علماء و دانشمندان اهل تسنن بوده و حدود (360) تن از آنان این حدیث را در کتابهای خود گردآوری کرده اند و گروه زیادی به صحت و استواری آنها اعتراف نموده اند و گروهی تنها آنرا نقل کرده اند، بلکه پیرامون اسناد و مفاد آن مستقلاً کتابهایی نوشته اند، نظیر مورخ بزرگ اسلامی (طبری) در کتاب الولایة فی طریق حدیث الغدیر و ابن عُقد کوفی در رساله(ولایت) به آن اشاره کرده است.
طالبین برای اطلاع بیشتر به کتابهای فرازهایی از تاریخ اسلام، و پیشوایی از نظر اسلام تألیف استاد گرانمایه آیة اللّه سبحانی و الغدیر، ج 1، تألیف علامه بزرگوار امینی(ره) مراجعه نمایند.
روز نصب امامت علاوه بر اینکه در میان مسلمانان روز مهم و تاریخی به شمار می رود در میان یهود نیز حائز اهمیت بود بطوریکه مرد یهودی به خلیفه دوم گفت: اگر فلان آیه که در کتاب شماست، در کتاب ما بود آن روز را جشن می گرفتیم، خلیفه دوم جواب داد:بخدا قسم من می دانم (آن روز که) آن آیه نازل شد غروب روز جمعه بود.(3)
قرآن کریم در مقابل عدّه ای که قصد کردند ولایت علی(ع) را انکار کنند، می فرماید: قل هل من شرکائکم من یهدی الی الحق قل اللّه یهدی للحقّ...(4) بگو آیا کدام یک از شرکاء شما و مشرکان کسی را به راه حق هدایت تواند کرد. بگو تنها خداست که خلق را براه حق و طریق سعادت هدایت می کند. یا آنکه خلق را به راه حق رهبری می کند سزاوار پیروی است یا آنکه نمی کند...
در آیه ای دیگر می فرماید: و ما کان لمؤمن ولا مؤمنةٍ اذا قضی اللّه و رسوله امراً ان یکون لهم الخیرة من امرهم...(5) هیچ مرد و زن مؤمن را در کاری که خدا و رسول حکم کنند اراده و اختیاری نیست... مگر آنکه نبی مکرم اسلام در مورد اهل بینش سفارش نکرده بودند و حد و حدود آنرا بیان نفرموده بودند که چه کسانی جزء اهل بیت ایشان هستند. افرادی که ادعا می کنند اهل بیت پیامبر(ص) زنان ایشان هستند. این سخن درستی نمی تواند باشد. زیرا طبق آیه شریفه تطهیر اهل بیت پیامبر کسانی هستند که روح و جسمشان پاکیزه است.. در حالی که از آیه شریفه سوره تحریم چنین برمی آید که بهتر از زنان آن حضرت هم بانوانی بودند که شایستگی همسری پیامبر خدا را داشتند چنانکه قرآن می فرماید: عسی ربّه ان طلقّکنّ ان یبدله ازواجاً خیراً منکنّ مسلماتٍ مؤمناتٍ قانتات تائبات سائحاتٍ ثیّباب و ابکار(6) امید هست که اگر پیامبر شما را طلاق دهد خدا زنان بهتر از شما به جایتان به او همسرکند که هم با مقام تسیلم و ایمان و خضوع اطاعت کنند و اهل توبه و عبادت باشند و رهسپار (طریق معرفت) چه بکر چه غیر بکر، علاوه بر استناد به آیه شریفه طبق اقوال در تاریخ زندگانی نبی اکرم(ص)همه همسران آن حضرت روح و جسم شان پاک و مطهر نبود.
آیه دیگری که بر ولایت، امامت مولای متقیان دلالت می کند، آیه شریفه 129 در سوره بقره است که می فرماید: واذابتلی ابراهیم ربّه بکلماتٍ فأتمهنّ قال انّی جاعِلُکَ للنّاس اماماً قال و من ذرّیتی قال لاینال عهدی الظاّلمین
بیاد آر هنگامی که خداوند ابراهیم را به اموری چند امتحان فرمود. او همه را به جای آورد. خداوند گفت: من ترا به پیشوایی خلق برگزیدم. ابراهیم عرض کرد این پیشوایی را به فرزندان من نیز عطا می کنی، فرمود: آری اگر عادل و صالح و شایسته باشند، عهد من هرگز به مردم ستمکار نخواهد رسید.
به وضوح از این آیه به دست می آید که امامت عهد خداوند است و کسی که عهد خدا را حمل می کند نباید به خود یا به کسی دیگر ظلم کند چنانچه در مورد دیگر می فرماید: انّ الشرک لظلمٌ عظیم(7) که شرک ظلم بسیار بزرگی است.
در واقع کسی که به خدا شرک ورزد هم برخود ظلم کرده و هم بر خداوند ظلم کرده است از آنجا که امیرمؤمنان از همان ابتداء سن نوجوانی موحّد بوده و به رسالت پیامبر خدا نیز ایمان آورد، سایر مردم قبل از اسلام بت پرست بودندبنابراین نمی توانند پیشوای مردم مسلمان باشند و امامت به آنها تعلّق نمی گیرد.
سیوطی در دُرالمنثور ذیل آیه دوم سوره والعصر: انّ الانسان لفی خسر الّا الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات ... می نویسد: که انسان همیشه در خسارت و زیان است مگر آنان که به خدا ایمان آورده و نیکوکار شدند. مراد از آیه اولی اباجهل بن هشام است و منظور از آیه بعدی علی(ع) و سلمان است.(8)
بسیاری از مفسران عامه و خاصه از طریق روایات متعدّدی در شأن نزول آیه شریه: انّ الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات سیجعل لهم الرّحمن ودّ(9) کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند خداوند رحمن محبت آنها را در دل ها می افکند، آورده اند: که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: نخستین بار این آیه در مورد علی (ع) نازل شده است. از جمله علامه زمخشری در کشاف و ثعلب و قرطبی و عدّه ای دیگر این روایت را آورده اند.

منزلت و جایگاه علی(ع) در کلام رسول خدا(ص)
 

ضربة علیٍ یوم الخندق افضل من عبادة الثّقلین این کلام رسولخدا(ص) در جنگ خندق درباره مولای متقیان است که اینگونه ایشان را معرفی کرده و می ستایند.(10) جنگی که تمامی کفر با تمامی ایمان روبرو شدند آن حضرت علاوه بر اطاعت کامل از نبی مکرم اسلام همواره از سر ایثار و فداکاری در خدمت پسر عم خود بودند چه در عرصه های بحرانی قبل از هجرت نظیر خوابیدن در بستر نبی مکرّم اسلام در شب هجرت ایشان و چه در عرصه های جهادی نظیر جنگ خندق و بدر و احد که یکی از جنگ های سرنوشت ساز مسلمانان بود. هنگامی که بر اثر نافرمانی سپاه جبهه اسلام شکست خورد و عدّه ای پا به فرار گذاشتند، تنها علی(ع)بود که با عدّه ای اندک و گاه به تنهایی حافظ جان رسول خدا(ص) بودند. در آن روز هرچند رسولخدا(ص) فریاد زدند الیّ عباد اللّه... فانّی رسول اللّه بندگان خدا به سوی من بازگردید، من رسول خدایم. ولی هیچ کس از شما به سخنان او توجه نداشتید.(11) این مطلب در ذیل آیه 152 آل عمران آمده: اذ تصعدون ولاتلون علی احدٍ و الرّسول یدعوکم فی اخریکم فأثابکم غماً بغمٍ.. بیاد آرید هنگامی که روی به هزیمت گذاشته و چنان به دهشت می گریختید که توجه به احدی نداشتید تا آنجا که به پیغمبر هم که شما را به یاری دیگران در صف کارزار می خواند، توجه نکردید.

ابن هشام در سیره خود از قول انس بن مالک می نویسد: موقعی که ارتش اسلام تحت فشار قرار گرفت و خبر مرگ پیامبر منتشر شد مسلمانان به فکر جان خود افتادند و به گوشه ای پناه بردند من دیدم دسته ای از مهاجر و انصار را که در میان آنان عمر بن خطاب و طلحة بن عبداللّه بود،
در گوشه ای نشسته اند من با لحن اعتراض آمیز به آنها گفتم: چرا این جا نشسته اید؟ جواب دادند: پیامبر کشته شده دیگر نبرد فایده ندارد.(12) ابن اثیر در تاریخ خود می نویسد: وجود پیامبر از هر طرف مورد هجوم دسته هایی از قریش قرار می گرفت... علی(ع) به فرمان پیامبر به آنها حمله می کرد و با کشتن برخی موجبات تفرق آنها را فراهم می ساخت. این جریان در احد چند بار تکرار شد. امین وحی نازل گردید و فداکاری علی را نزد پیامبر ستود و گفت: این نهایت فداکاریست که این افسر از خود نشان می دهد، رسول خدا(ص) امین وحی را تصدیق کرد و فرمود: من از علی و علی از من است، سپس ندایی در میدان شنیده شد که مضمون آن این دو جمله بود: لا سیف الّا ذوالفقار، لافتی الّا علی.
حاکم طبرانی از ابن مسعود و از قول جابر و ابوبکر و عایشه نقل می کنند که حضرت پیامبر فرمودند: النّظر الی علی عبادة(13) نگاه کردن به صورت علی عبادت است. اینها نمونه هایی از فضایل مولای متقیان است که در میان کتب عامه نیز به چشم می خورد و غیر از آن حضرت کسی اینگونه مدح و معرفی نشده است. چگونه می توان این همه حقایق را دید و شنید، اما به گونه ای دیگر اظهار نظر کرد.
سیوطی در دُرالمنثور ذیل آیه: سبحان الّذی اسری بعبده... از قول ابن عساکر آورده است که حضرت پیامبر فرمود: زمانی که به معراج رفتم دیدم بر ساق عرش نوشته شده بود: لا اله الّا اللّه محمد رسول اللّه ایدته بعلّیٍ این مطلب در ذخائر العقبی و تاریخ بغداد نیز ذکر شده است.(14)
در تفاسیر آمده است که بعد از نزول آیه شریفه لنجعلها لکم تذکرة و تعیها اُذن واعیة(15) تا آنرا وسیله تذکری برای شما مردم قرار دهیم و گوشهای شنوا آن را نگه داری می کنند. پیامبر بزرگوار فرمودند: از خدا خواستم که گوش علی(ع) از این گوشهای شنوا و نگه دارنده حقایق قرار دهد.(16) به دنبال آن حضرت فرمودند: من هیچ سخنی از آن به بعد از رسول خدا(ص) نشنیدم که آن را فراموش کنم، بلکه همیشه آن را به خاطر داشتم. این فضیلتی ویژه و بزرگ است برای پیشوای اسلام که سینه مبارکش محل اسرار الهی بود. محدث بحرانی در تفسیر البرهان از محمد بن عباس نقل می کند که دراین باره 30 حدیث از طرق عامه و خاصه نقل شده است.(17)
قرآن کریم می فرماید: قل ان کنتم تحبون اللّه فاتبعونی یحببکم اللّه(18) بگو ای پیامبر اگر خدا را دوست می دارید مرا پیروی کنید که خدا شما را دوست دارد. بنابر دستور قرآن وظیفه مسلمانان است که رسول مکرم اسلام را دوست بدارند و به تبع آن توصیه های ایشان را از دل و جان قبول نمایند. وصیّ آن حضرت را امام و رهبر خویش بدانند. که فرمودند: یا علی طوبی لمن احبّک و صدق فیک، و ویلٌ لمن ابغضک و کذب فیک(19) خوشا به حال آن کسی که ترا دوست بدارد و ترا تصدیق کند و وای بر کسی که ترا دشمن بدارد و تکذیب بکند. طبری در کتاب اوسط از طریق ابن لیلی از سبط شهید حسین بن علی (ع) از پیامبر خدا(ص) نقل می کند که فرمودند: ملازم مودّت ما خاندان باشید که هر کس با مودّت ما خدا را ملاقات کند به شفاعت ما قطعاً وارد بهشت می شود. سوگند به آنکه جانم در دست اوست عمل کسی برایش سودمند نیست مگر با شفاعت حق م(20). این روایت را هیثمی در کتاب خود مجمع ج 9، ص 172 و ابن حجر در الصواعق و عدّه دیگر نیز آورده اند. طالبین به الغدیر رجوع فرمایند.

دیدگاه علماء اهل سنت در مورد امامت علی(ع)
 

بنابر اظهارات علماء اهل تسنن در کتب حدیثی خود، رسولخدا(ص) بارها به جانشینی مولای متقیان اشاره و یا تصریح داشتند و این امری انکارناپذیر است. چنانچه در صحیح مسلم از جابر چنین نقل شده است: پیامبر خدا فرمودند: همیشه دین باقی خواهد ماند تا هنگامی که رستاخیز برپا شود و تا این که بر شما دوازده خلیفه باشند که همه ایشان از قریش هستند. در صحیح بخاری نیز در کتاب الاحکام باب الاستخلاف 9/81 مطالب فوق ذکر شده(21)
در تفسیر این احادیث شارحان اهل سنّت به بن بست رسیده اند. این شارحان خلفای راشدین، خلفای بنی امیّه و بنی عباس را خلیفه می شمارند و می بینند بیش از دوازده نفر هستند. احادیثی از این قبیل علاوه بر تأیید امامت علی علیه السلام به امامت یازده فرزند ایشان هم صحّه می گذارند. اما علی رغم این احادیث روشن و متقن باز هم در صدد انکار بر می آیند و با پاسخ های بی اساس احادیث نبوی را خدشه دار می نمایند.
فقیه مشهور ابن العربی در شرح سنن ترمذی 9/69 68 می گوید: من معنایی برای این حدیث نمی دانم.(22)
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه خود، خطبه 84 می گوید: بدان که توحید، عدل مباحث شریف الهی فقط از کلام این مرد شناخته شد و سخن دیگران چیزی از معارف مزبور را در بر نداشت و آنان چیزی از مباحث الهی را تصوّر نمی کردند و اگر درک می کردند حتماً بازگو می کردند.(23)
در کنار این اعترافات سخن خلیفه دوم جالب توجّه می باشد که بیش از 70 بار گفته است: لولا علی لهلک عمر آیا این بیان خلیفه دوم بیانگر تأیید شایستگی مقام امامت برای علی(ع) نیست؟
خطیب بغدادی در تاریخ خود چنین آورده است: ابن عباس گفت: 300 آیه در حق علی (ع) نازل شد و ابن عساکر ضمن نقل مطالب فوق از قول ابن عباس، بعض از آیات را نیز به عنوان نمونه ذکر می کند. نظیر آیات یا ایّها الرّسول بلّغ ما انزل....و الیوم اکملت لکم...(24)
بنابر نقل عامه و خاصه، رسولخدا(ص) بعد از نزول آیه تطهیر بمدت 4 الی 7 ماه صبح هنگام وقتی که برای نماز صبح به مسجد می رفتند. بر در خانه دخترشان می ایستادند و این آیه را تلاوت می کردند.(25)
آن حضرت بدین گونه حد و مرز منزلت اهل بیت را برای مردم روشن می کردند گویا آن حضرت حوادث بعد از خود را پیش بینی
می نمودند و انکار مردم حاضر در غدیرخم را می دیدند.
این روایت را عدّه ای از علماء بزرگ اهل سنت نظیر مسلم، ترمذی سیوطی، احمد حنبل و طبری صاحب اسدالغابه و خصایص و صاحب مشکل الآثار و هیثمی در مجمع خود آورده اند. سیوطی در تفسیرش ذیل آیه تطهیر آورده است که: رسول مکرم می فرمودند: اللّهم هولاء اهلی و اهل بیتی(26) آن حضرت ضمن تکرار آیه شریفه تطهیر، بارها فرمودند: ای مردم من در میان شما دو امانت می گذارم، که هرگاه به آنها تمسّک بجویید گمراه نخواهید شد و نیز می فرمودند: من از شما مزد رسالت نمی خواهم البته این کلام وحی بود که توصیه به نخواستن مزد کرده و در عوض محبّت و مودّت اهل بیت پیامبر خدا را توصیه می کردند: قل لا اسئلکم علیه اجراً الّا المودّة فی القربی(27) بگو من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودّت و محبّت مرا درحق خویشاوندان منظور دارید. زمخشری در کشاف آورده است که بعد از نزول این آیه از حضرت پیامبر سؤال کردند: یا رسول اللّه اقرباء تو چه کسانی هستند که این چنین مودّت آنها بر ما واجب شده است، فرمودند: علی و فاطمه و فرزندان آنه.(28)
علی رغم توصیه های نبی مکرم اسلام و آیاتی که مربوط به امامت مولای متقیان بود. چند صباحی از وفات آن حضرت نگذشته بود که کینه های (احقاد) بدریه و خیبریه و... آشکار گردید. آن حضرت پیشاپیش برای مردم، آینده مه آلود را ترسیم کرده و فرموده بودند: سیکون من بعدی فتنة فاذا کان ذالک فالزموا علی بن ابی طالب فانّه اول من آمن بی و اوّل من یصافحنی یوم القیامة(29) در آینده نزدیک پس از من فتنه ای بوجود خواهد آمد در این هنگام گرد علی را بگیرید زیرا او اول کسی است که به من ایمان آورد و در روز قیامت اولین کسی است که با من دست خواهد داد. با این صراحت بیان رسول مکرم اسلام عدّه ای به گمراهی کشیده شده و به بیراهه رفتند و امت را نیز از سرچشمه اصلی هدایت دور نمودند. بدین گونه زمینه افتراق و تشتت آراء امّت مهیا گردید. بطوریکه امروز با وجود کثرت جمعیت مسلمانان در جهان، دشمنان اسلام جرأت جسارت به اسلام را پیدا کرده و به تحقیر و آزار آنان پرداخته اند.
 
نویسنده: فاطمه وثوقی
 

پی نوشت‌ها:

1. سوره مائده، آیه 67.
2. سوره مائده، آیه 3.
3. امام واحدی، اسباب النزول، ص 155.
4. سوره یونس، آیه 35.
5. سوره احزاب، آیه 36.
6. سوره تحریم، آیه 5.
7. سوره لقمان، آیه 13.
8. سیوطی دُرالمنثور، ج 8، ص 622.
9. تفسیر نمونه، ذیل آیه 96 سوره مریم.
10. تفسیر نمونه، ج 12، ص 147.
11. همان، ذیل آیه 152 آل عمران.
12. آیة اللّه سبحانی فرازهایی از تاریخ اسلام، ص 279 و فضائل الخمسه العلامة السید مرتضی الحسینی الفیروز آبادی، ج 3، ص 212.
13. الاحفظ البدخشانی الحارثی، نزل الابرار، ص 63.
14. فضائل الخمسه (سابق)، ج 1، ص 212.
15. سوره الحاقة، آیه 12.
16. تفسیر نمونه، ذیل آیه 12 سوره الحاقة.
17. همان.
18. سوره آل عمران، آیه 31.
19. فضائل الخمسه سابق، ج 2، ص 235.
20. عبدالحسین شرف الدین الموسوی، المراجعات، ص 49.
21. سید محمد صالح موسوی، امام شناسی، ج 1، ص 110.
22. همان، ص 225.
23. همان، ص 123.
24. فضائل الخمسه، سابق، ج 1، ص 312.
25. همان، ص 272.
26. همان، ص 266.
27. سوره شوری، آیه 23.
28. فضائل الخمسه، سابق، ج 1، ص 309.
29. فضائل الخمسه، سابق، ج 1، ص 229.
 

منبع: ماهنامه پاسدار اسلام شماره 336