- admin
- Wednesday 23 July 14
- 01:24
- ۰ نظر
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید چرا عرفان حلقه به اسامیِ خداوند هم رویِ خوش نشان نداده و حتی نامِ زیبایِ «بسم الله الرحمن الرحیم» خوانده نمیشود و به جایش جملهی «به نامِ بینام او» گفته میشود؟ البته این سنت را شخص آقای طاهری بنیان نهاد و بسیاری از متون و جزواتِ آموزشی عرفانِ حلقه اکنون به همین صورت در فضای مجازی قابل دسترسیاند.
سوگمندانه باید گفت؛ به رغمِ این که در قرآن بیش از 200 نام برای خداوند ذکر شده و نامِ «الله» به تنهایی بیش از 2800 بار در قرآن[1] تکرار شده است، با این همه در حلقه اصرار بر این است که خداوند را بدون نام یاد کنند. دعای جوشن کبیر که یکی از طولانیترین دعاهاست و به تنهایی 24 صفحه از مفاتیح را گرفته است، شاملِ هزار نام خداوند است و اساسا غیر از نام خداوند چیزی دیگری در این دعا نیامده است. امام حسین (ع) نقل کرده است: پدرم امام علی (ع) وصیت کرد که دعای جوشن کبیر را بر روی کفنش بنویسیم و وصیت کرد به حفظِ این دعا و این که آن را به خانواده خود نیز تعلیم دهم.[2] حال باید پرسید: چه میشود اگر انسانها با تقلید از قرآن، خدا را دقیقا با نامهایش یاد کنند؟ چرا در حالی که قرآن فرموده: نامهای نیکو مالِ خداست (له الاسماء الحسنی[3]) عرفان حلقه نمیخواهد از این نامهای نیکو استفاده کند؟ جالب این که قرآن نقطهی مقابلِ عرفان حلقه را دستور داده و میگوید: خدا را با نامهایِ نیکویش صدا کنید و او را با همین نامها بخوانید (وَللّهِِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها).[4] جالبتر آن که در روایات تأکید شده اگر خدا را با نامهایش بخوانید دعایتان به استجابت میرسد. رسول خدا(ص) فرمود: برای خداوند، نود و نه اسم است که هر کس خدا را بدانها بخواند دعایش مستجاب میشود و هر کس آنها را یاد کند به بهشت خواهد رفت. [5]
اما نکتهای که در این جا وجود دارد و باورش برای عرفان حلقهایها سخت است این است که نامِ خدا جزو یکی از حرزهای رحمانی است و باعث میشود قوای شیطانی و شر ـ که در عرفان حلقه آنها را موجودات غیر ارگانیک میخوانند ـ نتوانند در زندگی انسانها نفوذ کنند. شاید بگویید عرفان حلقه پرچمدارِ مبارزه با این نیروهاست و مدعی است این نیروها را از زندگی دیگران دور میکند! در پاسخ میگوییم: مسئله دقیقا همین است که عرفان حلقه و اتصالاتش، دقیقا خود بسترسازِ نفوذ این نیروها در زندگی افراد شده و کسانی که اتصالات را تجربه میکنند نمیدانند که آلودگیها دقیقا پیامد اتصالات است و هیچ ربطی به امراضِ قبلی فرد ندارد و ادعای «برونریزی» فریبی است که آلودگیهای عرفان حلقه را بپوشاند. به عبارتِ روشنتر، عرفان حلقه از آنجا که میداند بعد از اتصالات پای این نیروها به زندگانی افراد باز میشود، با زرنگی از قبل اعلام میکند؛ «حالتهای غیرعادی که بعدا عارض میشود، بروزِ امراضِ قبلی شماست». در حالی که آنچه عارض شده، خود مرضی جدید و ناشناخته است که عرفان حلقه خود آن را ایجاد کرده و راهِ درمانش را نیز نمیداند. از این منظر باید گفت: عملِ برونریزی در حقیقت «درونریزی» است.
در این جا توجه به دو نکته لازم است: 2ـ ابتلای انسان به قوای شیطانی و جنیان حتما ارادی است، اما لزوما آگاهانه نیست؛ یعنی قبل از ابتلاء، حتما اعمال و رفتارهایی از آدمی سرزده که به این قوا گرفتار شدهاند، اما ممکن است ندانند که چنین کارهایی به گرفتاری در دامِ چنین نیروهایی منجر میشود. به عبارتِ روشنتر مقدماتِ گرفتاری، همگی به دستِ آدمی رقم میخورد، اما لازم نیست که حتما فرد کارهایش را با همین هدف انجام بدهد. بماند که استمرارِ آن در اختیار آدمی نیست و برهم زدنِ قرار با نیروهایی که با دست خود آنها را دعوت کردهایم به صورتِ یکطرفه ممکن نیست و ممکن است این نیروها مزاحمتهای جزئی برای افرادی که ابتدا آنها را با آغوشِ باز تحویل گرفته بودند ایجاد کنند. از این رو باید گفت اینگونه نیست افراد در تمامیِ مراحلِ تأثیر پذیری و آلودگی به این شبکه، علم و التفات داشته و با ارادهی پیشین به همهی مراحلِ آن تن دهند. گاهی اتفاق افتاده افرادی بعد از 30 سال متوجه شدهاند که پارهای از کارهایشان و یا نیروهای غیر عادیشان مربوط به این شبکه بوده است. مقدماتِ ارادی به صورتهای متفاوتی رخ میدهد که عرفان حلقه روشِ «قفلِ ذهنی» را انتخاب کرده است. به دیگر سخن، یکی از مقدماتِ ارادی، تسلیم شدن در مقابلِ موجوداتِ ناشناخته است؛ چرا که تنها شرطِ اتصال در حلقه، نظارهگریِ محض است که به معنیِ دراختیار گذاشتنِ خود و دریافت کردن است. با این توضیح روشن شد همین قدر که به دیگری اجازهی تصرفِ ابتدایی داده شود، خود عملی ارادی محسوب میشود و ورود این قوا به ارادهی خود فرد منسوب میشود. خلاصه این که قوای شیطانی و جنیانِ همسو، نیاز به اَعمالِ همسنخ دارند و هیچگاه با آدمی صیغهی ایجاب و قبولِ لفظی جاری نمیکنند و ورودِ خود را با صدای بلند اعلام نمیکنند. بخصوص جنیان توانمندیهای خود را از طریق قوای ادراکی آدمی بروز میدهند و به حضورِ بالینی و مباشر احتیاجی ندارند. کافی است که پایگاه اولیهای در ساحتهای ذهنی و ادراکی افراد پیدا کنند.
نکته دیگر این که هنرِ دین در این زمینه، ایجاد لایههای محافظی است که از اساس بسترِ ورود این نیروها را مسدود میکند. به عبارتِ دیگر دین با مجهز نمودن افراد به ایمان دینی (که یکی از مهمترین حرزها، التزام به ظواهر شرع مقدس و برنامههای روزانه عبادی است) راهِ پیشگیرانه را انتخاب کرده است. اگرچه در مرحلهی درمان هم راهکارهای دینی راهگشاتر، سادهتر و زودبازدهتر است.
در اینجا ما به کسانی که اتصالات را تجربه کردهاند پیشنهاد میدهیم ـ برای امتحان هم که شده ـ چند مدتی با ایمان و جدیت، سورههای شریفهی ناس و فلق و همین طور آیۀالکرسی را هر روز چند بار با حضور قلب بخوانند و بعد ببینند که عاقبتِ اتصالات چه میشود! خواهند دید که شبکه شعور کیهانی به محضِ آمدنِ اسامی خداوند و واژهگان رحمانی، چگونه خود را مخفی میکند و همچون تارِ عنکبوت در هم میپیچد. متأسفانه گاهی بعضی از افرادی که اتصالات را پشت سرگذاشتهاند اعتراف میکنند که اتصالات، اثر وضعی بر قوای روحی آنها گذاشته و گرایشهای معنوی و الهی را در وجود ایشان بسیار ضعیف کرده است. حتی گاهی صراحتا میگویند: «گاهی آیات قرآن و کلام وحی بر زبانمان جاری نمیشود و انگار موجودی در کنار ما ایستاده و ما را از این عمل نهی کرده و حتی ما را قفل میکند».
در احادیثِ معصومین، بر گفتنِ نامهای خداوند تأکید شده و اطمینان دادهاند که این اسامی اثر وضعی دارد و تکرارِ آنها مانع حضور نیروهای شیطانی بوده و سدی در مقابل جنیان و قوای غیر رحمانی محسوب میشود. امام صادق (ع) 99 اسم از اسامی خداوند را ذکر کردند و بعد به گویندهی این نامها مژدهی بهشت را دادند.[6]
امام رضا(علیهالسلام) فرمود: هر کس پس از نماز صبح صد بار بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم»؛ به اسم اعظم خدا از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیکتر شده و به راستى که در مدار اسم اعظم قرار گرفته است.[7]
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) درباره آدابِ بیرون آمدن از منزل فرمود: کسى که هنگام خروج از منزل بگوید؛ «بسم الله الرحمن الرحیم» دو فرشته مىگویند: هدایت شدى... در این هنگام شیطان مى گوید: چگونه مىتوانم در بندهاى که هدایت شده و در حفاظ وارد شده و بى نیاز شده است، نفوذ کنم؟[8]
اضافه میکنیم در اسلام سه دسته حرز و تعویذ وجود دارد که مهمترین خاصیت آنها، محافظت از نیروهای جنیان و شیاطین و جلوگیری از طلسمات و چشمزخم است. 1. حرزهای پوششی (مانند سنگهای عقیق، فیروزه، شرف الشمس..) 2. حرزهای نوشتاری مانند کلمات وحیانی که با شرایطِ خاصی نوشته میشود (مانند حرز امام جواد (ع) و نوشتن بعضی آیات قرآن) 3. حرزهای لفظی (به زبان جاری کردن اسامی خداوند و یا آیات قرآن و..). جالب آن که بیشترین حرزهای دینی همان حرزهای لفظی و گفتاریاند و عرفان حلقه دقیقا به جنگِ این دسته از حرزها رفته است. محروم نمودنِ افراد از نامها و اسامی خداوند در عرفان حلقه، با هدفِ شکستنِ سدِ حرزهای رحمانی صورت میگیرد.
خوب است بدانید یکی از بخشهای کتاب معتبر مفاتیح الجنان، بخش تعویذات است و آنچه در این بخش به کرات آمده است، استفاده از نامهای خداوند است، به گونهای که مثلا در صفحهی اول، حرز امام زینالعابدین به صورت تکرار اسمِ «الله» و استفاده از «بسم الله الرحمن الرحیم» ذکر شده و در متن دعا اینگونه آمده که برای جلوگیری از جن، سحره و ابالسه، نامهای خداوند مورد کمک قرار میگیرند.[9] در روایت دیگر وارد شده که بعد از آن که فرعون ادعای خدایی کرد، موسی به درگاه خداوند از طغیانِ فرعون شکایت کرد. خداوند به موسی فرمود: تو طغیان او را میبینی، اما من به تمسک او به «بسم الله» نگاه میکنم. تا وقتی که او نام بسم الله را از در قصر خود بر ندارد، او را عذاب نمیکنم.[10]
قابل توجه است نگرش حلقه در باب نام نبردن از خداوند و فرار از اسامی خداوند، به کابالا(عرفانِ یهود) شباهت زیادی دارد. کابالیست مشهور، تونی کوسنگ (شاگردِ راولایتمن) در پاسخ به این سؤال که «آیا درک مستقیم خداوند ممکن است؟» از یک قانون مشهور در کابالا نام میبرد و میگوید: «در کابالا، قانونی وجود دارد که میگوید چیزی که نمیتواند بدست آید نباید نامگذاری (نامبرده) شود.»[11]
اما نکتهای که در این جا وجود دارد و باورش برای عرفان حلقهایها سخت است این است که نامِ خدا جزو یکی از حرزهای رحمانی است و باعث میشود قوای شیطانی و شر ـ که در عرفان حلقه آنها را موجودات غیر ارگانیک میخوانند ـ نتوانند در زندگی انسانها نفوذ کنند. شاید بگویید عرفان حلقه پرچمدارِ مبارزه با این نیروهاست و مدعی است این نیروها را از زندگی دیگران دور میکند! در پاسخ میگوییم: مسئله دقیقا همین است که عرفان حلقه و اتصالاتش، دقیقا خود بسترسازِ نفوذ این نیروها در زندگی افراد شده و کسانی که اتصالات را تجربه میکنند نمیدانند که آلودگیها دقیقا پیامد اتصالات است و هیچ ربطی به امراضِ قبلی فرد ندارد و ادعای «برونریزی» فریبی است که آلودگیهای عرفان حلقه را بپوشاند. به عبارتِ روشنتر، عرفان حلقه از آنجا که میداند بعد از اتصالات پای این نیروها به زندگانی افراد باز میشود، با زرنگی از قبل اعلام میکند؛ «حالتهای غیرعادی که بعدا عارض میشود، بروزِ امراضِ قبلی شماست». در حالی که آنچه عارض شده، خود مرضی جدید و ناشناخته است که عرفان حلقه خود آن را ایجاد کرده و راهِ درمانش را نیز نمیداند. از این منظر باید گفت: عملِ برونریزی در حقیقت «درونریزی» است.
در این جا توجه به دو نکته لازم است: 2ـ ابتلای انسان به قوای شیطانی و جنیان حتما ارادی است، اما لزوما آگاهانه نیست؛ یعنی قبل از ابتلاء، حتما اعمال و رفتارهایی از آدمی سرزده که به این قوا گرفتار شدهاند، اما ممکن است ندانند که چنین کارهایی به گرفتاری در دامِ چنین نیروهایی منجر میشود. به عبارتِ روشنتر مقدماتِ گرفتاری، همگی به دستِ آدمی رقم میخورد، اما لازم نیست که حتما فرد کارهایش را با همین هدف انجام بدهد. بماند که استمرارِ آن در اختیار آدمی نیست و برهم زدنِ قرار با نیروهایی که با دست خود آنها را دعوت کردهایم به صورتِ یکطرفه ممکن نیست و ممکن است این نیروها مزاحمتهای جزئی برای افرادی که ابتدا آنها را با آغوشِ باز تحویل گرفته بودند ایجاد کنند. از این رو باید گفت اینگونه نیست افراد در تمامیِ مراحلِ تأثیر پذیری و آلودگی به این شبکه، علم و التفات داشته و با ارادهی پیشین به همهی مراحلِ آن تن دهند. گاهی اتفاق افتاده افرادی بعد از 30 سال متوجه شدهاند که پارهای از کارهایشان و یا نیروهای غیر عادیشان مربوط به این شبکه بوده است. مقدماتِ ارادی به صورتهای متفاوتی رخ میدهد که عرفان حلقه روشِ «قفلِ ذهنی» را انتخاب کرده است. به دیگر سخن، یکی از مقدماتِ ارادی، تسلیم شدن در مقابلِ موجوداتِ ناشناخته است؛ چرا که تنها شرطِ اتصال در حلقه، نظارهگریِ محض است که به معنیِ دراختیار گذاشتنِ خود و دریافت کردن است. با این توضیح روشن شد همین قدر که به دیگری اجازهی تصرفِ ابتدایی داده شود، خود عملی ارادی محسوب میشود و ورود این قوا به ارادهی خود فرد منسوب میشود. خلاصه این که قوای شیطانی و جنیانِ همسو، نیاز به اَعمالِ همسنخ دارند و هیچگاه با آدمی صیغهی ایجاب و قبولِ لفظی جاری نمیکنند و ورودِ خود را با صدای بلند اعلام نمیکنند. بخصوص جنیان توانمندیهای خود را از طریق قوای ادراکی آدمی بروز میدهند و به حضورِ بالینی و مباشر احتیاجی ندارند. کافی است که پایگاه اولیهای در ساحتهای ذهنی و ادراکی افراد پیدا کنند.
نکته دیگر این که هنرِ دین در این زمینه، ایجاد لایههای محافظی است که از اساس بسترِ ورود این نیروها را مسدود میکند. به عبارتِ دیگر دین با مجهز نمودن افراد به ایمان دینی (که یکی از مهمترین حرزها، التزام به ظواهر شرع مقدس و برنامههای روزانه عبادی است) راهِ پیشگیرانه را انتخاب کرده است. اگرچه در مرحلهی درمان هم راهکارهای دینی راهگشاتر، سادهتر و زودبازدهتر است.
در اینجا ما به کسانی که اتصالات را تجربه کردهاند پیشنهاد میدهیم ـ برای امتحان هم که شده ـ چند مدتی با ایمان و جدیت، سورههای شریفهی ناس و فلق و همین طور آیۀالکرسی را هر روز چند بار با حضور قلب بخوانند و بعد ببینند که عاقبتِ اتصالات چه میشود! خواهند دید که شبکه شعور کیهانی به محضِ آمدنِ اسامی خداوند و واژهگان رحمانی، چگونه خود را مخفی میکند و همچون تارِ عنکبوت در هم میپیچد. متأسفانه گاهی بعضی از افرادی که اتصالات را پشت سرگذاشتهاند اعتراف میکنند که اتصالات، اثر وضعی بر قوای روحی آنها گذاشته و گرایشهای معنوی و الهی را در وجود ایشان بسیار ضعیف کرده است. حتی گاهی صراحتا میگویند: «گاهی آیات قرآن و کلام وحی بر زبانمان جاری نمیشود و انگار موجودی در کنار ما ایستاده و ما را از این عمل نهی کرده و حتی ما را قفل میکند».
در احادیثِ معصومین، بر گفتنِ نامهای خداوند تأکید شده و اطمینان دادهاند که این اسامی اثر وضعی دارد و تکرارِ آنها مانع حضور نیروهای شیطانی بوده و سدی در مقابل جنیان و قوای غیر رحمانی محسوب میشود. امام صادق (ع) 99 اسم از اسامی خداوند را ذکر کردند و بعد به گویندهی این نامها مژدهی بهشت را دادند.[6]
امام رضا(علیهالسلام) فرمود: هر کس پس از نماز صبح صد بار بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم»؛ به اسم اعظم خدا از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیکتر شده و به راستى که در مدار اسم اعظم قرار گرفته است.[7]
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) درباره آدابِ بیرون آمدن از منزل فرمود: کسى که هنگام خروج از منزل بگوید؛ «بسم الله الرحمن الرحیم» دو فرشته مىگویند: هدایت شدى... در این هنگام شیطان مى گوید: چگونه مىتوانم در بندهاى که هدایت شده و در حفاظ وارد شده و بى نیاز شده است، نفوذ کنم؟[8]
اضافه میکنیم در اسلام سه دسته حرز و تعویذ وجود دارد که مهمترین خاصیت آنها، محافظت از نیروهای جنیان و شیاطین و جلوگیری از طلسمات و چشمزخم است. 1. حرزهای پوششی (مانند سنگهای عقیق، فیروزه، شرف الشمس..) 2. حرزهای نوشتاری مانند کلمات وحیانی که با شرایطِ خاصی نوشته میشود (مانند حرز امام جواد (ع) و نوشتن بعضی آیات قرآن) 3. حرزهای لفظی (به زبان جاری کردن اسامی خداوند و یا آیات قرآن و..). جالب آن که بیشترین حرزهای دینی همان حرزهای لفظی و گفتاریاند و عرفان حلقه دقیقا به جنگِ این دسته از حرزها رفته است. محروم نمودنِ افراد از نامها و اسامی خداوند در عرفان حلقه، با هدفِ شکستنِ سدِ حرزهای رحمانی صورت میگیرد.
خوب است بدانید یکی از بخشهای کتاب معتبر مفاتیح الجنان، بخش تعویذات است و آنچه در این بخش به کرات آمده است، استفاده از نامهای خداوند است، به گونهای که مثلا در صفحهی اول، حرز امام زینالعابدین به صورت تکرار اسمِ «الله» و استفاده از «بسم الله الرحمن الرحیم» ذکر شده و در متن دعا اینگونه آمده که برای جلوگیری از جن، سحره و ابالسه، نامهای خداوند مورد کمک قرار میگیرند.[9] در روایت دیگر وارد شده که بعد از آن که فرعون ادعای خدایی کرد، موسی به درگاه خداوند از طغیانِ فرعون شکایت کرد. خداوند به موسی فرمود: تو طغیان او را میبینی، اما من به تمسک او به «بسم الله» نگاه میکنم. تا وقتی که او نام بسم الله را از در قصر خود بر ندارد، او را عذاب نمیکنم.[10]
قابل توجه است نگرش حلقه در باب نام نبردن از خداوند و فرار از اسامی خداوند، به کابالا(عرفانِ یهود) شباهت زیادی دارد. کابالیست مشهور، تونی کوسنگ (شاگردِ راولایتمن) در پاسخ به این سؤال که «آیا درک مستقیم خداوند ممکن است؟» از یک قانون مشهور در کابالا نام میبرد و میگوید: «در کابالا، قانونی وجود دارد که میگوید چیزی که نمیتواند بدست آید نباید نامگذاری (نامبرده) شود.»[11]
حمزه شریفی دوست
پینوشتها:
[1] . لفظ مبارکه الله در قرآن 2816 بار تکرار شده است.
[2] . رجوع شود به کتاب شریف مفاتیح الجنان، توضیحات قبل از دعای جوشن کبیر.
[3] . طه، 8.
[4] . اعراف، 180.
[5] . للهِ تَبَارَکَ وَ تَعالی تِسعَةٌ وَ تِسعینَ إِسماً مَن دَعا اللهُ بِهَا أستَجابَ لَهُ و مَن أَحصاها دَخَلَ الجَنَّةَ، (بحارالانوار/ ج4/ ص187/ روایت 2/ باب 3).
[6] . صدوق، التوحید، ص۱۹۴، ح۸.
[7] . سفینه البحار، ج 1، ص 661.
[8] . ثواب الاعمال، ص 349.
[9] . بِسْمِ اللهِ الرَّحْمن ِالرَّحیمِ بِسْم اللَّهِ وَ بِاللَّهِ سَدَدْتُ اَفْواهَ الْجِنِّ وَالاِنْسِ وَالشَّیاطینِ وَالسَّحَرَةِ وَالاَبالِسَةِ مِنَ الجِنِّ وَالاِنْسِ..(مفاتیح، بخش تعویذات)
[10] . ر.ک؛ مفاتیح الجنان، خاصیت بسم الله.
[11] . آموزشهایی دربارهی دانشِ کابالا، تونی کوسنگ، ص 29.
نظرات (۰)
هنوز نظری ثبت نشده است، اولین نظر را شما ثبت کنید!