محمد بن عبدالوهاب با صراحت می گوید: مشرکین زمان ما از مشرکین عصر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که آن حضرت با آن ها جنگید بدترند.از آن جا که محمد بن عبدالوهاب عقاید خرافی خود را که بر خلاف عامه مسلمانان و در حقیقت همان عقاید ابن تیمیه بود منتشر می ساخت، بعد از فوت پدرش خواستند او را بکشند که به شهر خود (عینیه) فرار کرد و از آن جا به (درعیه) شهر مسیلمه کذاب گریخت و در درعیه با محمد بن سعود ـ جد آل مسعود که امیر آن شهر بود ملاقات کرد ...
اَثْنی عَلَی اللهِ اَحْسَنَ الثَّناءِ تا آخر خطبه که حاصلش به فارسی اینست: ثنا میکنم خداوند خود را به نیکوتر ثناها و حمد میکنم او را بر شدت و رخاء، ای پروردگار من سپاس میگذارم ترا بر اینکه ما را به تشریف نبوت تکریم فرمودی، و قرآن را تعلیم ما نمودی، و به معضلات دین ما را دانا کردی، و ما را گوش شنوا و دیده بینا و دل دانا عطا کردی، پس بگردان ما را از شکرگزاران خود.