- admin
- Wednesday 27 January 16
- 09:00
- ۱ نظر
هیأتهای بین المللی بهائی (بیت العدل اعظم)
شوقی افندی، در ۹ ژانویه ۱۹۵۱م (۱۳۲۸ش، شش سال قبل از درگذشت خود)، پیامی برای تاسیس هیأتهای بین المللی بهائی (بیت العدل اعظم) به تمام مراکز بهائی جهان ابلاغ کرد و گفت:
… به محافل ملیه در شرق و غرب تصمیم خطیر و تاریخی تأسیس اولین شورای بین المللی بهائی را ابلاغ نمایید… درجه رشد کنونی محافل نه گانه ملی- که با کمال جدیت، در سراسر عالم بهائی به خدمات امریه قائمند- مرا بر آن میدارد که تصمیم تاریخی فوق را که بزرگترین قدم، در سبیل پیشرفت نظم اداری حضرت بهاء الله در سی سال اخیر محسوب است، اتخاذ نمایم. این شورای جدیدالتأسیس عهده دار انجام سه وظیفه می باشد:
اولاً: با اولیای حکومت اسرائیل ایجاد روابط نمایید.
ثانیاً: مرا در ایفای وظایف مربوطه به ساختمان فوقانی مقام اعلی، کمک و مساعدت کنید.
ثالثاً: با اولیای کشوری، در باب مسائل مربوط به اموال شخصیه داخل مذاکره شود و چون این شورای که نخستین مؤسسه بین المللی و اکنون در حال جنین است -توسعه یابد، عهده دار وظایف دیگری خواهد شد و به مرور ایام به عنوان محکمه رسمی بهائی شناخته شده و سپس به هیأتی مبدل میگردد که اعضایش از طریق انتخاب، معین میشوند، و ظهور کامل ثمرات آن، وقتی است که مؤسسات متفرعه عدیده آن، تشکیل گشته، به صورت مرکز اداری بین المللی بهائی، در جوار روضه مبارکه و مقام اعلی- که مقر دائمی آن خواهد بود- انجام وظیفه نماید. شایسته است این ابلاغیه را به وسیله لجنه ارتباط منتشر نمایید.۲۶
موافقت دولت اسرائیل با بسط موقعیت و گسترش اراضی بهائیان در اسرائیل، نتیجه سیاست آمریکا و صهیونیسم بود که برای تقویت بهائیان و مرکز جهانی آنان و گسترش فعالیت بهائیت در دیگر کشورها و حفظ منافع اسرائیل – به ویژه در کشورهای اسلامی-انجام گرفت. همزمان با طرح نقشههای جهانی بهائیان برای گسترش مراکز بهائی در کشورهای مختلف- که محفل بهائیان آمریکا طرح و با برنامههای اطلاعاتی اسرائیل هماهنگ شده بود- چنین مساعدتهایی از جانب اسرائیل، سازمان و رهبران صهیونیسم امری اجتناب ناپذیر به شمار می آمد.
بر این اساس، شوقی افندی تصمیم گرفت به کمک اسرائیل، دو کار اساسی را تحقق بخشد:
۱.احداث تأسیسات مرکز جهانی بهائیان در اسرائیل، ضمن سامان بخشیدن به سازمان رهبری بهائیان؛
۲.رفع بزرگترین مانع رهبری شوقی افندی، یعنی بازماندگان خانواده اعضان و افنان که حاضر به همکاری با او و قبول زعامتش او نبودند.۲۷
او از طرفی به چاپلوسی نزد دولت اسرائیل پرداخت و از طرفی، در پی جلب کمکهای مادی و گسیل آنها به سوی اسرائیل برآمد. وی در تلگراف ۱۵ دسامبر ۱۹۱۵م برابر با (۲۴ آذر ماه ۱۳۳۰) درباره حمایت دولت اسرائیل از اموال غیر منقول موجود در اسرائیل، برای اطلاع محفل ملی بهائیان ایران مینویسد:
به یاران بشارت دهید که پس از مدتی بیش از پنجاه سال، کلیدهای قصر مزرعه توسط اولیای حکومت اسرائیل تسلیم گردید. این مکان مقدس تاریخی- که حضرت بهاء الله پس از خروج از سجن عکا در آن اقامت فرمودند- اکنون مفروش میگردد، تا هنگام افتتاح باب تشرف، برای زیارت زائرین مهیا باشد. توصیه میشود هفت قالی به قطع تقریبی سه متر در پنج متر به عنوان عباس ادیب در بیروت ارسال گردد.۲۸
او در تلگرافی دیگر (در ۲۴ دسامبر ۱۹۵۱ م) برای محفل ملی بهائیان آمریکا، آشکارا تأیید کرد که با تشکیل دولت اسرائیل و حمایت آنها، کار احداث مرکز جهانی بهائیان و تشکیل سازمان رهبری بهائیان، امکانپذیر شده است و این امر، از برکت وجود دولت جدیدالتأسیس اسرائیل است:
این شروع عظیم- که در عقد اول قرن دوم بهائی، مقارن تأسیس دولتی مستقل و جدید در ارض اقدس، شروع گردید- در نتیجه پیدایش دولت مزبور، تقویتی بسزا یافت و بر اثر تحقق یک رشته وقوعات متوالیه ذیل در ارض اقدس، پیشرفت سریع حاصل نموده است:
۱. ساختمان قسمت فوقانی مقام اعلی- که مقدسترین مشروع بین الملل و در تاریخ امرالله بینظیر است- در قلب جبل کرمل آغاز گردید.
۲. هیأت بین المللی بهائی، در جوار اعتاب مقدسه تشکیل گردید. این هیأت طلیعه تأسیس بیت العدل عمومی، یعنی اعظم قوه تشریع نظم اداری جهانآرای بهائی است که به بنیانش الهی و حال بدایت ظهور و بروز آن است.
۳. اماکن تاریخی مربوط به ایام سجن حضرت بهاءالله و عبدالبهاء، تملک و تعمیر و تزیین گردید و دولت جدیدالتأسیس، آنها را رسماً جزء مقامات متبرکه شناخت و از پرداخت مالیات معاف نمود. این مقامات، اکنون نزهتگاه و مورد نظر و توجه عموم مردم است.
۴. مذاکرات رسمی با متصدیان اداری مرکزی بلدیه این حکومت برای دو منظور آغاز گردید:
الف) آنکه اراضی حول روضه مبارکه شارع آیین نازنین در حوالی عکا -که اکنون مورد تهدید است – برای نسلهای آینده محفوظ ماند.
ب) آنکه املاک وسیعه واقعه در جوار مرقد مبارک حضرت اعلی- که بینهایت لازم و ضروری است- خریداری شود، تا به فرموده حضرت عبدالبهاء، مشروعات تابعه حول مؤسسات، دو رکن اعظم، ولایت امر و بیت العدل اعظم در این اراضی بنیان گردد.
۵. برای آنکه در مستقبل ایام، مشرق الاذکاری بر فراز جبال کرمل مرتفع گردد، نقشه لازم تهیه گردید.بنای این مشرق الاذکار، نشانه ضروری و بارزی از پیشرفت روزافزون نظم اداری بین المللی امرالله خواهد بود.
۶. چهار کنفرانس -که در خارج از مرکز بین المللی امرالله، در قطعات مختلفه عالم در آینده تشکیل خواهد شد، نشانه آغاز اقدامات امریه در بین قارهها بوده و یازده محفل روحانی ملی، در آن شرکت خواهند نمود.
انعقاد این کنفرانسها مبشر شروع مرحله نهایی، برای اجتماع نمایندگان جوامع کلیه کشورهای مستقل و اقالیم مهمّه تابعه و جزایر مختلفه در سراسر جهان خواهد بود. اکنون وقت آن رسیده که توأم با اقدامات ششگانه فوق، موضوعی که اضطراراً مدتی به تعویق افتاده بود، به مرحله عمل درآید و آن، تعیین ایادی امرالله بر طبق نصوص الواح وصایای حضرت عبدالبهاء است که اولین عده آنها، بالغ بر دوازده نفر میباشند و به تعدادی مساوی از ارض اقدس و قطعات آسیا، آمریکا و اروپا انتخاب شده اند.
این اقدامات اولیه، مقدمه تحقق کامل مشروعی است که حضرت عبدالبهاء در کتاب وصایا پیش بینی فرموده اند و با تمهیدات اولیه جهت تشکیل هیأت بین المللی بهائی- که بعداً به بیت العدل عمومی تبدیل خواهد شد- همدوش و هم عنان است که این مشروع جدیدالتأسیس حلقهی اتصال دیگری برای تحکیم روابط مرکز دائم الاتساع بین المللی امرالله با جامعه پیروان در سراسر عالم و راه را برای مبادرت به اقدامات دیگر به منظور تقویت اساس نظم اداری بهائی هموار می سازد….۲۹
“پرفسور نرمان تیویج” که دادستان اسبق حکومت فلسطینی و یکی از شخصیتهای سیاسی و حقوقی اسرائیل میباشد به پاس خدمات بهائیان به اسرائیل نوشت:
امر بهایی که مرکز آن حیفا و عکا است و این مدینه زیارتگاه پیروان آن است به درجه ایی از پیشرفت و تقدم نایل گشته که مقام دیانت جهانی و بین المللی پیدا کرده است.
به نوعی نرمان نیویچ بهایت را در ردیف سه دین “یهودی، مسیحی و اسلام” به رسمیت شناخته و می گوید:
اکنون فلسطین را نباید فی الحقیقه منحصراً سرزمین سه دیانت محسوب داشت؛ بلکه باید آن را مرکز و مقر چهار دیانت به شمار آورد، زیرا امر بهایی که مرکز ان حیفا و عکا ست و این دو مدینه زیارتگاه پیروان آن است به درجه ای از پیشرفت و تقدم نائل گشته که مقام دیانت جهانی و بین المللی را احراز نموده است. و همان طور که نفوذ این آیین در سرزمین مذکور روز به روز رو به توسعه و انتشار است در ایجاد حسن تفاهم و اتحاد بین المللی ادیان مختلفه عالم نیز عامل بسیار موثری به شمار میآید.۳۰
از طرفی شوقی افندی از وظائف شورای بین المللی بهائیان، رابطه با دولت اسرائیل بیان می کند و حمایت از اسرائیل را به همه دولت های جهان ترجیح می دهد و تأسیس شعب محافل روحانی و ملی بهائیان را فقط در ارض اقدس و بر حسب قوانین حکومت جدیدالتأسیس اسرائیل ممکن می داند.۳۱
و نقشه ده ساله که شامل ۲۸ هدف است. این اهداف بنابر خواست شوقی افندی، باید توسط “چارلز میسن ریمی” پیاده میشد.
“بهائیت” و جنگ اعراب و اسرائیل
در جنگ اعراب و اسرائیل، بهائیان همواره از اسرائیل غاصب جانبداری کرده، و علیه مسلمانان به تبلیغ می پرداختند. نیاز صهیونیسم و اسرائیل به اطلاعات و منابع خبری وسایل ارتباطی جمعی در کشورهای اسلامی، سبب شده بود بهائیان به کمک آنها بیایند؛ چون اگر اعراب موفق می شدند، منافع بهائیت در خطر بود.
در سال ۱۳۷۹ ق (۱۹۶۰م) یکی از شرکت کنندگان ایرانی در مجمع عمومی مؤتمر اسلامی بیت المقدس از نقش اطلاعاتی بهائیان برای اسرائیل، سخنی به میان آورد. کشورهای عربی، مسأله را خیلی جدی نگرفتند. در اثر عدم اطلاع مسلمانان از وضعیت عوامل گسترده صهیونیسم در کشورهای عربی اسلامی- که ناشی از ضعف تشکیلات اطلاعاتی آنان بود – نسبت به آن توجه ویژه ای نشد؛ در حالی که برای کارشناسان مسائل سیاسی- مذهبی ایران روشن بود تا زمانی که طرح دوستی و روابط متقابل عباس افندی با صهیونیسم پی ریزی نگردیده بود در ایران یهودی – بهایی وجود نداشت.
پس از پیدایش این سرسپردگی و تداوم آن در زمان شوقی افندی – به ویژه، پس از تشکیل دولت اسرائیل- در محافل بهائی ایران، یهودیان بسیاری، خود را یهودی بهائی لقب میدادند؛ حتی اسرائیل، با عنوان “قلب العالم” -که اصطلاحی مشترک، برای حفظ منافع هر دو گروه بود- زبانزد بهائیان و یهودیان صهیونیست شد. این اصطلاح، پیشنهاد شوقی افندی بود.
تلاش جدی بهائیان در کسب اطلاعات و مدارک سیاسی، برای منافع صهیونیسم و اسرائیل سبب موضعگیری جامعه اتحادیه کشورهای عربی شد. و موضوع “بهائیگری” جزء دستور کار “دفتر تحریم اعراب علیه اسرائیل” وابسته به اتحادیه عرب قرار گرفت. این دفتر، مأموریت یافت تمام شرکتهای و مجتمعهای صنعتی و اقتصادی آمریکایی و اروپایی و… با اسرائیل منافع مشترک داشته و به نفع آن و زیان اعراب می کوشند، شناسایی کند و نام آنها را برای تحریم معامله و همکاری اقتصادی در اختیار دولتهای عرب قرار دهد. خبرگزاری رویتر در ۱۰ ژانویه ۱۹۷۵ م از دمشق گزارش داد:
محمد محجوب (کمیسر عالی در دفاتر تحریم اعراب، علیه اسرائیل) بیان کرد:”کنفرانس ماه آینده دفاتر تحریم مبارزه با گروه بهائی را به طور جدی بررسی خواهد کرد”. محمد محجوب، از گروه بهائی به عنوان یک جنبش طرفدار اسرائیل و صهیونیسم یاد کرده است.۳۲
همین مضمون را خبرگزاری خاورمیانه در ۱۰ ژانویه ۱۹۷۵ م، به نقل از محمد محجوب و دیگران مخابره کرد:
روز ۲۳ فوریه سال جاری، افسران دفتر تحریم اسرائیل، در کنفرانس قاهره گرد خواهند آمد، تا موضوع گروه مذهبی بهائیها را که دارای اهداف و فعالیت های صهیونیستی در کشورهای عربی – اسلامی هستند، بررسی کنند.۳۳
۲۳ فوریه ۱۹۷۵ م، در قاهره، کنفرانس تحریم اسرائیل برگزار شد و در ۲۵ فوریه، نتایج و تصمیمات مهم آن، در مطبوعات جهان منتشر شد.
روزنامه “المحرر”، چاپ بیروت در ۲۵ فوریه ۱۹۷۵ م با عنوان “مؤتمر مکاتب مقاطعه اسرائیل”، تصمیم کنفرانس تحریم را به نقل از محمد محجوب و دیگر ناظران آگاه را- درباره رابطه محافل و مراکز بهائیان با صهیونیسم و اسرائیل – چنین اعلام کرد:
و قرّر المکتب ایضاً فرض حظر علی نشاط البهائیین فی الدول العربیه و اغلال محافلهم بعد ان ثبت ان الصهیونیه تستر ورائهم…؛
همچنین دفتر تحریم اعراب علیه اسرائیل مقرر داشت که بایستی دولت های عربی از جنبش بهائی ها و تشکیل محافل آنها شدیداً جلوگیری کنند؛ زیرا برای اعضای کنفرانس مسلم شد، صهیونیسم پشت آنان پنهان شده است- حتی بهائیان ایران گستاخی را به حدی رساندند که مبالغ هنگفتی، برای کمک به اسرائیل غاصب جمع آوری کردند. پول جمع آوری شده، حدود ۱۲۰ میلیون تومان بود که در ظاهر، برای بیت العدل حیفا فرستاده می شد؛ ولی منظور اصلی، کمک به ارتش اسرائیل بود. مقدار قابل ملاحظه ای از این پول، به وسیله حبیب ثابت پرداخت شده بود.۳۴
درگزارش مأموران ساواک (۹/۹/۴۶) آمده است:
شنیده شده است چندی قبل، بهائیان ایران مبلغ هنگفتی- که چندین میلیون تومان بوده- به اسرائیل کمک کرده اند. البته تصور میرود کمک بهائیان، از طریق آقای غفوری (نمایندگی سیاسی اسرائیل در ایران) و به وسیله حبیب القانیان، که تماس مستقیم با حبیت ثابت – که قبلا یهودی و اهل کاشان بوده است- انجام گردیده؛ زیرا از قرار معلوم، سرمایه محفل و وجوه جمع آوری شده بهائیان، ماهیانه به نام خیرالله در صندوقی نزد حبیب ثابت میباشد و مشارالیه، این پولها را به ربح میدهد؛ لکن مبلغ جمع آوری شده فعلاً نامعلوم است.۳۵
در ادامه، به نقش نمایندگان ایران در فلسطین اشاره می کنیم. میرزا حبیب الله خان آل رضا یا عبدالملک، از سوی مقامات وزارت امور خارجه ایران، به عنوان نماینده ایران در فلسطین انتخاب شد. البته این انتخاب، بدان معنا نیست که پیش از این تاریخ، ایران در فلسطین نمایندهای نداشت. از اسناد سیاسی موجود، چنین برمیآید که تا پیش از سال ۱۲۹۸ش ۱۸۸۰م”میسو اسکوینچ “، سمت “ویس قنسل” افتخاری ایران در حیفای فلسطین را عهده دار بود.۳۶
اسکوینچ امور این ناحیه را با توجه به دقت نظر ویژه کنسولگری ایران در مصر اداره می نمود.۳۷ صرف نظر از او، انیس حیری و توفیق عفیفی، هر کدام، با عنوان کنسول افتخاری ایران در دو شهر یافا و عکا، عهده دار امور ایران بودند و این منصب را تا سال ۱۳۱۴ ش (۱۹۳۵ م) حفظ کرده بودند. در این سال، بر اساس یادداشت ۲۵۰۳/۳۹۵۶۹ مورخ ۱۷/۹/۱۳۱۴ وزارت امور خارجه ایران، پایان خدمت ایشان رسماًً به کمیته عالی بریتانیا در فلسطین ابلاغ شد.۳۸
میرزا حبیب الله که اهل شیراز۳۹ و فرزند میرزا رضا قناد بود، از بهائیان شناخته شده و مجذوب عباس افندی به شمار میرفت. او به سبب نزدیکی با عباس افندی، از خشم مردم مسلمان؛ هراس داشت و از اقامت در ایران نگران بود. لذا به عکا رفت و مستخدم دستگاه عباس افندی شد. او به دلیل تعصب و علاقه ای که به این فرقه داشت مورد لطف و محبت خاص افندی قرار گرفت.
عباس افندی، حبیب الله خان پسر میرزا رضا قناد را به تحصیل گمارد و با هزینه خود، او را برای ادامه تحصیل دوسال به اروپا فرستاد. او به زبانهای انگلیسی و فرانسه تسلط پیدا کرد و سپس به تهران آمد.۴۰ او پس از مشروطه در سال ۱۳۳۹ ق/۱۹۲۰ م رهسپار حیفا شد او خود در گزارش مینویسد:
چندی قبل، از حیفا، از طرف ایرانیان ساکن آن سرزمین [بهائیان] تهدیدی رسید که چون دولت فخیمه انگلیس در شناسایی ” ویس قنسل” حیفا…تعلل میورزد و امور ماها[ایرانیان بهایی] از هر حیث -راجع به مسافرت و غیر از این جهت – لطمه وارد میشود، خواهش میشود که مسافرت چند روزه به این سمت نمایند.۴۱
حبیب الله خان، ظاهراً بدون اجازه وزارت خارجه، رهسپار حیفا و سپس بیت المقدس شده و بدون داشتن اعتبارنامه، با مقامهای انگلیس به گفتوگو پرداخته است. جالب اینکه نه تنها با مخالفت مسئولین انگلیسی مواجه نمیشود، بلکه مورد استقبال هم قرار می گیرد.
متأسفانه وزارت خارجه وقت نیز به دلیل آشفتگی سیاسی حاصل از کودتای سوم اسفند، هیچ واکنش نشان نداد و همین امر بر جسارت عین الملک افزود؛ به طوری که رسماً پیشنهاد سرپرستی امور فلسطین را مطرح ساخت.۴۲
حبیب الله خان در یکی از گزارشهای خود، ضمن متهم کردن وزیر مختار ایران در مصر، اسباب تضییع حقوق و حیثیت دولت ایران را چنین مینگارد:
سابقاً عرض کردم بین بهائیان، پس از وفات عبدالبهاء راجع به مقام بهاءالله و جانشینش اختلافی روی داد..از قرار راپرتی که رسیده است، پی در پی تلگراف و مراسلات از طرف انجمنهای بهائیان در جمیع عالم، به حکومت بریتانیا و وزارت خارجه او و کمیسر عالی در فلسطین میرسد و میگویند که مضمون آنها هم این است که کلید، باید به دست شوقی افندی برسد… حالا ملاحظه می فرمایید که نداشتن مأمور صحیح دلسوزی در فلسطین، چگونه اسباب تضییع حقوق و حیثیت دولت ایران شده است و منتهی به این شده است که بهائیان، در تمام نقاط، متوسل به دولت بریتانیا شده اند، در صورتی که اگر مأموری می داشتیم، همه می بایستی متوسل به دولت ایران شوند.
به هر صورت، این است اوضاع آن صفحات، و نمیدانم وزیر مختار [ایران در] مصر، به چه ملاحظه در جلوگیری از این امور برنیامده… در وقتش، اگر امور آنجا محول به فدوی شده بود، همینطور که در شام، حفظ حقوق و آبروی دولت را کردهام، در آنجا هم، البته کرده بودم….۴۳
بر اساس این سند، از انگیزههای میرزا حبیب الله خان -که بعدها برای خود، از نام خانوادگی هویدا استفاده کرد- رسیدگی به امور بهائیان در فلسطین بوده است. انگیزه وی، بر اساس اسناد موجود به دو بخش تقسیم میشود:
الف) تلاش برای ارتباط پیوسته با مرکز بهائیت در فلسطین و نزدیکی به رهبران این فرقه. این تلاش به وسیله گروهی از ایرانیان شام در همان سالها و با ارسال عریضهای آشکار شده و پرده از این تصمیم هویدا برداشته میشود:
خدمت اجلاء عظام هیئت وزرا، محترمین و وکلای مجلس شورای مللّی[ملی]! جناب آقای حبیب الله خان، وقت ممکن ندارد که به کار رعیت یا به داد رعیت برسد. از برای [آن] که شب و روز مشغول از برای تبلیغ حضرات بهائی گردیده و روابط ایشان در عوض اینکه با پایتخت ایران باشد، روابط ایشان با حیفا است….۴۴
ب) کسب سود مالی، یکی دیگر از دلایل عین الملک هویدا در ارایه چنین پیشنهادی است.
شاید بین اعضای وزارت خارجه ایران ملی، در دوران قاجار، کمتر فردی یافت شود که بدین اندازه متهم به اخاذی و سوء استفاده از اتباع ایرانی مقیم محل مأموریتش باشد. اقدام های سودجویانه هویدا به سرعت، مسائل مهمی را در روابط خارجی ایران با منطقه خاورمیانه پدید آورد، به طوری که مقامات هر کشوری که در آنجا بسر می برد، آشکارا از رفتار وی ابراز ناخشنودی می کردند.۴۵
مقام های وزارت خارجه ایران که امیدوار بودند با واگذاری امور فلسطین به حبیب الله خان هویدا، هم به مشکلات اتباع ایرانی پایان دهند و هم اصول سیاست خارجی خود را برابر بحران فلسطین معلوم کنند نه تنها به هدف نخست نائل نشدند، بلکه در دستیابی به مقصود دوم، با دشواری جدیدی مواجه شدند.
هویدا، اگر چه خطر نفوذ صهیونیسم و رشد آن را در منطقه، بارها به مقام های تهران گوشزد کرد این اقدام او نه از سر خیرخواهی و حقوق منافع ملی ایران، بلکه به دلیل رقابت پنهانی بهائیان و صهیونیستها در تصرف حکومت فلسطین بود.۴۶
وزارت امور خارجه ایران -که تا پیش از عزیمت هویدا به فلسطین، حداقل در سه شهر مهم، دارای نمایندگی سیاسی رسمی بود- در اثر اقدامات او، نه تنها نمایندگی یافا، عکا و حیفا تعطیل شد، بلکه امور فلسطین را نیز ضمیمه شام کرد و ایرانیان فلسطین به سبب حمایتهای صهیونیستها، همکاری خوبی با هم پیدا کرده بودند.
درایت مرحوم امام خمینی (ره)
حضرت امام خمینی (ره) با درایت و هوشیاری، خطر بهائیان را برای اسلام و کشور، جدی دانسته و در درجه اول به روحانیت سفارشی اکید کرد که مردم را از این خطر آگاه کنند. آن بزرگوار، در دیداری خطاب به علمای یزد چنین فرمود:
آقایان باید توجه فرمایند که بسیاری از پست های حسابی به دست این فرقه است، که حقیقتاً عمال اسرائیل هستند. خطر اسرائیل، برای اسلام و ایران بسیار نزدیک است. پیمان با اسرائیل در مقابل دول اسلامی، یا بسته شده یا می شود. لازم است علمای اعلام و خطبای محترم، سایر طبقات را آگاه فرمایند که در موقعش بتوانیم جلوگیری کنیم. امروز، روزی نیست که به سیره سلف صالح بتوان رفتار کرد. با سکوت و کناره گیری همه چیز را از دست خواهید داد.۴۷
حضرت امام( از تسهیلات دولت برای مسافرت دو هزار نفر یا بیشتر از فرقه ضاله، به همراه پرداخت ارز و تخفیف بلیت برای سمیناری که در لندن تشکیل میدهند، و در مقابل، مشکلاتی که برای “حجاج بیت الله الحرام”، ایجاد می کنند، انتقاد کرده و آن را شاهدی بر سوء نیت دولت گرفتند.۴۸
البته روزنامه دنیا (سال ۱۹، شماره ۷۴۱، در ۷/۲/۱۳۴۲) از عزیمت دو هزار زن و مرد بهائی از فرودگاه مهرآباد به لندن خبر داد که دولت، به هر نفر، پانصد دلار به نرخ دولتی ارز پرداخت نمود. علت عزیمت، اجتماع پانزده هزار نفری بهائیت در ۸ اردیبهشت ۴۲ برای معارفه گروه نُه نفری رهبران بهائیان بود.۴۹
حضرت امام (ره) در ادامه موضع گیریها فرمودند:
دو هزار نفر را با کمال احترام، با دادن پانصد دلار ارز به هر یک (پانصد دلار از مال این ملت مُسلِم به بهائی داده اند)، …[و] به هر یک، هزار و دوبیست تومان تخفیف هواپیما[داده اند که اینها]، چه بکنند؟ بروند در جلسه ای که بر ضد اسلام در لندن تشکیل شده است، شرکت کنند.۵۰
در جای دیگر- با ذکر همین ماجرا – از تخفیف بیست و پنج میلیون تومانی شرکت نفت به ثابت پاسال، (بهایی معروف) سخن به میان آورده و می فرماید:
این وضع نفت ما، این وضع ارز مملکت ما، این وضع هواپیمایی ما، این وضع وزیر ما، این وضع همه ما، سکوت کنیم باز؟ هیچ حرفی نزنیم؟ حرف هم نزنیم؟ ناله هم نکنیم؟… این سکوت مرگبار، اسباب می شود که زیر چکمه اسرائیل، به دست همین بهائی ها، این مملکت ما، نوامیس ما پایمال شود.
وای بر ما، وای بر این اسلام، وای بر این مسلمین! ای علما ساکت ننشینید! … استقلال مملکت و اقتصاد آن، در معرض قبضه صهیونیست ها است که در این حزب بهائی ظاهر شدند، و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود، قبضه می کنند و ملت مسلمان را از هستی در تمام شؤون، ساقط می کنند. تلویزیون ایران، پایگاه جاسوسی یهود است و دولت ها ناظر آن هستند و آن را تأیید می کنند….۵۱
بهائیت و اقتصاد
در گزارش ساواک از جلسه ناحیه ۲ بهائیان شیراز (در تاریخ۱۹/۵/۱۳۵۰) آمده است:
جلسه ای با شرکت ۱۲نفر از بهائیان ناحیه ۲ شیراز، در منزل آقای هوشمند و زیر نظر آقای فرهنگی تشکیل گردید. پس از قرائت مناجات، شروع و خاتمه و قرائت صفحاتی از کتاب لوح احمد و ایقان، آقای فرهنگی و محمدعلی هوشمند، پیرامون وضع اقتصادی بهائیان در ایران صحبت کردند. فرهنگی اظهار داشت:
بهائیان در کشورهای اسلام پیروز هستند و میتوانند امتیاز هر چیزی را که میخواهند بگیرند. تمام سرمایههای بانکی و ادارات و رواج پول در اجتماع ایران، مربوط به بهائیان و کلیمیان میباشد تمام آسمان خراشهای تهران، شیراز و اصفهان، مال بهائیان است. چرخ اقتصادی این مملکت، به دست بهائیان و کلیمیان می چرخد. شخص هویدا، بهایی زاده است. او یکی از بهترین خادمان امرالله است و امسال، پانزده هزار تومان به محفل ما کمک نموده است. آقایان بهائیان ! نگذارید کمر مسلمانان راست شود…!۵۲
بهائیان، با تمام وجود، خود را در اختیار اسرائیلی ها قرار دادند، به گونه ای که توانستند اعتماد بیش از حد اسرائیلیها را به دست آوردند و اسرائیلی ها نیز برابر خوش خدمتی آنها، رفتار ویژه ای داشتند. “فریدون رامشفر” که بهایی است، در مسافرتی که به اسرائیل داشته درباره نحوه برخورد اسرائیلی ها با بهائیان می گوید:
دولت اسرائیل، آنقدر نسبت به بهائیان، خوشبین است که در فرودگاه خود، احیا (بهائیان) را بازرسی نمی کند؛ ولی بقیه مسافرین و حتی کلیمی ها را بازرسی می کنند. به طوری که یک کلیمی اعتراض کرده بود که چرا بهائیان را بازرسی نمی کنید و ما را که اینجا موطنمان است، مورد بازرسی قرار می دهید.۵۳
بهائیت پس از شوقی افندی
بهائیت – به ویژه- پس از مرگ شوقی افندی چهره اصلی مورد نظر بانیان خود را نمایان ساخت و در جهت اهداف پدید آورندگان اصلی خود، کارآیی خویش را در معرض دید عموم گذاشت. اگر نگاهی تطبیقی به عملکرد این فرقه در سراسر جهان بیندازیم، روشن می شود این فرقه تا چه اندازه ابزار دست سیاستمداران مستبد جهان شده و در راستای اهداف صهیونیزم بین المللی در کشورهای اسلامی و برای تضعیف دین مبین اسلام به کار رفته است.
حتی اگر کارآیی آن را در مقایسه با مکتب هایی مانند کمونیسم -که ادعای دیانت ندارند- به نظاره بنشینیم، روشن می شود که چگونه در راستای اهداف سیاسی بیگانگان در کشورهای اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. این عملکرد، مدیون تشکیلاتی است که از زمان شوقی افندی به کار گرفته شد و بیت العدل در اسرائیل تأسیس شد.۵۴
عملکرد امروز بهائیت
آنان از اسرائیل برای زنده نگهداشتن آیین خود کمک میگیرند و مسئولین رژیم غاصب هم با توجه به اهداف مشترکشان، از آنان حمایت میکنند، برای نمونه به خبر زیر توجه کنید:
سه شنبه، اول خرداد ۱۳۸۰ش، مصادف با سالروز رحلت حضرت رسول اکرم(ص)، رژیم صهیونیستی، برای تجمع فرقه ضاله بهائیت به منظور افتتاح یک ساختمان دویست و پنجاه میلیون دلاری در ارتفاع کرمل در حیفا جشن و پایکوبی راه انداخت. ساخت این مجموعه عظیم، با حمایت مستقیم اسحاق رابین (نخست وزیر معدوم رژیم اشغالگر)، از سال ۱۳۷۲ش، زیر نظر دو بهایی فراری به نام های مهندس حسین امانت و دکتر فریبرز صهبا، با شدیدترین تدابیر امنیتی آغاز شد.
این تصمیم، پس از برگزاری اجتماع سراسری سران بهائیت در نیویورک (۱۹۹۲م) زیر نظر سیا و موساد- با هدف ایجاد قوس و زیارتگاه متناسب با شأن پیامبر دیانت بابی درمدفنش -به مسئولان رژیم اشغالگر ابلاغ شد. در این مراسم ارکستر سمفونیک اسرائیل حاضران را -که میان آنها مسؤولان سیاسی و اقتصادی و امنیتی صهیونیستها و برخی بهائیان اروپا و آمریکا بودند- برای دعا و نیایش همراهی میکرد.
نکته مهم و قابل توجه این تجمع، حضور خبرنگاران رادیو و تلویزیونهای مختلف جهان، برای ایجاد پوشش علنی صوتی و تصویری افتتاح کاخ بود. اهدافی که برگزارکنندگان مراسم، خواهان نشر آن، به وسیله این خبرنگاران بودند، میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱. دولت اسرائیل، با نهایت افتخار میتواند میزبان همه بهائیان جهان – به ویژه بهائیان ساکن کشورهای اسلامی- باشد.
۲. آثار این دیانت مدرن و پیشرفته، که متناسب با جهان توسعه یافته قرن ۲۱ است – به صدها زبان و لهجه ترجمه و منتشر شده است و میتواند برابر سایر برداشتها و قرائتهای عقب افتاده و متحجرانه بایستند.
۳. بهائیت، رو به گسترش است و تعداد بهائیان جهان که متمایل به دولت اسرائیل هستند، بیش از ۶ میلیون نفر است.۵۵
می توان گفت اسرائیل در پی جلب سرمایه های بهائیان و مشغول کردن مسلمانان به آنها و فراهم کردن یک حامی بسیار خوب برای یهودیان است.
اکنون بهائیت نیز با مظلوم نمایی در جوامع بین الملل-به ویژه در ایران اسلامی که سرزمین موعود آنها است- در پی آن هستند که بگویند: “ما بر حق هستیم و حقوق ما پایمال شده است”. و طبق معمول، استکبار جهانی هم از آنان حمایت می کند، بعنوان نمونه وقتی جامعه بهائی نامه ای به آقای خاتمی (رئیس جمهوری وقت ایران) می نویسند و تظلم خواهی می کنند، برخی سازمانهای بین المللی، با استناد به همین نامه، ایران را به نقض حقوق بشر محکوم می کنند.
به گفته یکی از صاحب نظران: “این نامه در شرایطی -به صورت گسترده- توزیع شد که در کنار تهدید ایران به وسیله اسرائیل، فشار آمریکا و اروپا بر ضد فعالیت های هسته ای ایران اوج گرفته و آنها هر روز بخشی از جنگ روانی و تبلیغاتی خود را در این باره انجام میدهند، تا جایی که تونی بلر و جک استراو، نخست وزیر و وزیر امور خارجه انگلیس اعلام کردند که پس از پرونده هسته ای، پرونده حقوق بشر در ایران در دستور کار قرار میگیرد و در این بین، جامعه بهائیان هم مورد استفاده ابزاری صهیونیسم ها قرار گرفته است.۵۶
چندی پیش هم اعلام کردند بهائیان و صوفیان در ایران آزاد نیستند، باید از حقوق آنها دفاع کرد. جالب این است که برخی روشنفکران داخلی هم به بهانه دفاع از حقوق بشر، از جامعه بهائی و گروههای انحرافی ضاله حمایت می کنند. امیدواریم اینها- مانند جامعه بهائی- جاسوس یا عامل صهیونیسم ها نباشند. شبکه های خبری وابسته به صهیونیسم نیز در اختیار تبلیغات این فرقه است که با تکیه بر مظلومیت آنان و حق آزادی عقیده، برای آنان تبلیغات کرده، و نظام مقدس جمهوری اسلامی را- که با آنان اختلاف ریشه ای دارد – محکوم می کنند.
در مجموع امروز بهائیت یک تشکیلات بین المللی است و شهر عکا (قبله بهائیان که در اسرائیل قرار دارد) مرکز همبستگی و پیوند آنها با صهیونیسم- به ویژه در امور اقتصادی- است. البته بیشترین پیروان بهائیت، در کشور آمریکا ساکنند. تشکیلات آنان در تمام کشورهای جهان به ویژه کشورهای آفریقایی و آسیایی- شعبه دارد و برای خود تبلیغ می کنند. اهداف آنان با اهداف صهیونیسم گره خورده و به یکدیگر احترام متقابل دارند. آنان برای نابودی مسلمانان به ویژه شیعیان- تلاش مضاعفی از خود نشان می دهند. باید بیش از پیش هوشیار بود چرا که دست صهیونیست ها کاملاً نمایان است.
پی نوشت:
۲۶ . مجله اخبار امری، ارگان محفل ملی بهائیان ایران، آذر و دی ۱۳۲۹ش، ش ۸-۹ ص ۴-۵، -اسماعیل رایین، انشعاب در بهائیت، ص۱۶۹ -.۱۷۰.
۲۷ . سید محمد باقر نجفی، بهائیان، ص ۶۷۵.
۲۸ . مجله اخبار امری، ارگان رسمی محفل بهائیان ایران، ش ۸-۹، آذر و دی ۱۳۲۹ ش.
۲۹ . همان، ش ۹، دی ۱۳۳۰ش، ص۳.
۳۰ . اسماعیل رایین، انشعاب در بهائیت، ص ۱۶۹-۱۷۰؛ – قرن بدیع، قسمت چهارم، ص ۱۶۲.
۳۱ . دکتر زاهدانی، بهائیت در ایران، ص ۲۵۷. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج سوم، ۱۳۸۴ش.
۳۲ . نجفی، بهائیان، ص ۱۸۳ (به نقل از بولتن خبری سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران، دفتر مرکزی، خبر شماره ۲۳۲، ۲۱ دی ۱۳۵۳ش).
۳۳ . همان، ص ۷۱۴.
۳۴ . روح الله حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه، ص ۱۷۳.
۳۵ . مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سازمانهای یهودی و صهیونیستی در ایران، ص ۵۳۶.
۳۶ . بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، (سال ۱۳۴۰ ق)، کارتن ۱۶، دوسیه ۱۳، گزارش مورخ ۶ ذی قعده ۱۳۳۹ ق به شماره ۸۴۴ (به نقل علی اکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۹۱).
۳۷ . ر.ک: گزارش شماره ۳۱۶ مورخ ۱۷صفر، ۱۳۴۱ق/۱۹۲۲م؛ سرکنسولگری ایران در شام، بایگانی اسناد وزارت امور خارجه سال ۱۳۰۱ ش، کارتن ص ۱۶، دوسیه ۴۴ (به نقل علی اکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۹۱).
۳۸ . گزارش شماره ۶۹۵- ۱۷/۱۲/۱۳۱۴ کنسولگری شاهنشاهی ایران در فلسطین، بایگانی اسناد وزارت امور خارجه سال۵-۱۳۱۴، کارتن ۲، دوسیه ۲۶ (به نقل علی اکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۹۲).
۳۹ . بر پایه اسناد سفارت آمریکا، وی قزوینی الاصل بوده و به شغل خیاطی اشتغال داشته است، ر.ک: گزارش سری ارنست آر. اونی، دفتر تحقیقاتی- سیاسی اداره اطلاعات آژانس اطلاعات مرکزی (CIA)، فوریه ۱۹۷۶ م /۱۳۵۴ش، موجود در: مجموعه اسناد لانه جاسوسی امریکا، از ظهور تا سقوط، (مرکز نشر اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۱۳۶۶) ج ۱، ص ۵۵ (به نقل از علی اکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۹۲).
۴۰ . عبدا… شهبازی، جستارهایی از تاریخ معاصر ایران، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی۱۳۶۹، ج ۲، ص ۳۷۵ (به نقل از علی اکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین ص ۹۲).
۴۱ . گزارش شماره ۸۴۴ مورخ ۶ ذی القعده ۱۳۳۹ ق عین الملک، بایگانی اسناد وزارت امور خارجه سال ۱۳۴۰ ق، کارتن ۱۶، دوسیه ۱۳ (به نقل از ایران علی اکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۹۳).
۴۲ . گزارش شماره ۸۴۴- مورخ ۶ ذی قعده ۱۳۳۹ق، بایگانی اسناد وزارت امور خارجه سال ۱۳۴۰ ق، کارتن ۱۶ دوسیه ۱۳ (به نقل از علی اکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۹۳).
۴۳ . گزارش ۲۵۲۴، مورخ ۱۵ میزان ۱۳۰۱ ش/۱۹۲۲م، بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، سال ۱۳۰۱ ش، کارتن ۱۶، دوسیه ۱۹ (به نقل از علی اکبر ولایتی، ایران و فلسطین، ص ۹۹-۱۰۰).
۴۴ . بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، سال ۱۳۰۲ش، کارتن ۶۵، دوسیه ۴ (به نقل از علی اکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۱۰۰).
۴۵ . گزاش شماره ۲۵۷۰، مورخ ۱۹/۵/۱۳۰۹ سفارت ایران در بغداد، بند ۴، بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، سال ۱۳۰۹، کارتن ۴۸، دوسیه ۲/۲۵۶/۶۴ و همچنین گزارش محرمانه، نمره ۵۱۹، مورخ ۱۶/۶/۱۳۰۹، سرکنسولگری دولت ایران در بیروت (به نقل از علی اکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، ص ۱۰۴).
۴۶ . علی اکبر ولایتی، ایران و مسأله فلسطین، بر اساس اسناد وزارت امور خارجه، ص ۱۰۴، دفتر نشر فرهنگی اسلامی، ۱۳۷۶ش.
۴۷ . صحیفه نور، ج۱، ص۴۴.
۴۸ . روح الله حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه، ص ۱۶۸.
۴۹ . محمد حسن رجبی، زندگینامه سیاسی امام خمینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۸ش، ص ۲۵۶.
۵۰ . صحیفه نور، ج۱، ص ۱۲.
۵۱ . همان، ص ۳۴-۳۵.
۵۲ . عبدالله شهبازی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ج ۲، ص ۳۸۵.
۵۳ . جواد منصوری، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، ص ۳۳۰.
۵۴ . دکتر زاهدانی، بهائیت در ایران، ص ۲۶۲.
۵۵ . پایگاه اطلاع رسانی موعود (Mouood.com)
۵۶ . سایت بازتاب، ۲۳ آذر ۸۳، مقاله شهریار رضوان طلب، ذیل عنوان “پشت پرده شب نامه بهائیان”.
محمدرضا نصوری
منبع: ماهنامه انتظار موعود – شماره ۱۸
نظرات (۱)