پس از واقعه جانگداز عاشورا در سال 61 هجری اولین گزارشها را همان شاهدان عینی واقعه یعنی خانواده امام حسین (ع) به ویژه زینب کبری (س) و حضرت سجاد (ع) به تاریخ ارائه کردند بعدها این گزارشها به ویژه از دو روز پایانی وقوف در صحرای نینوا مقتل خوانده شد. گزارشهایی بدون غلو مستند به مشاهدات و مبتنی بر واقعیت و عقلانیت که بدون آن که احساسات و عواطف خارجی به آن افزوده شود به خودی خود مظلومیت، شهامت و حماسه و عرفان واقعه عاشورا را نشان میدهد.
بخشی از متن مقتل امام حسین (ع):
«حسین بن على (علیه السلام) نزدیک غروب تاسوعا و پس از آنکه از طرف دشمن مهلت داده شد (و یا پس از نماز مغرب) در میان افراد بنى هاشم و یاران خویش قرار گرفته این خطابه را ایراد نمود:
"خدا را به بهترین وجه ستایش کرده و در شداید و آسایش و رنج و رفاه مقابل نعمتهایش سپاسگزارم. خدایا! تو را مىستایم که بر ما خاندان، با نبوت، کرامت بخشیدى و قرآن را به ما آموختى و به دین و آیینمان آشنا ساختى و بر ما گوش (حق شنو) و چشم (حقبین) و قلب (روشن) عطا فرموده اى و از گروه مشرک و خدانشناس قرار ندادى.
اما بعد: من اصحاب و یارانى بهتر از یاران خود ندیدهام و اهلبیت و خاندانى باوفاتر و صدیقتر از اهل بیت خود سراغ ندارم. خداوند به همهی شما جزاى خیر دهد.
آنگاه فرمود: جدّم- رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- خبر داده بود که من به عراق فرا خوانده مىشوم و در محلّى به نام (عمورا) و یا (کربلا) فرود آمده و در همانجا به شهادت مى رسم و اینک وقت این شهادت رسیده است؛ به اعتقاد من همین فردا، دشمن جنگ خود را با ما آغاز خواهدکرد و حالا شما آزاد هستید و من بیعت خود را از شما برداشتم و به همه شما اجازه مىدهم که از این سیاهى شب استفاده کرده و هریک از شما به سوى آبادى و شهر خویش حرکت کند و جان خود را از مرگ نجات بخشد؛ زیرا این مردم فقط در تعقیب من هستند و اگر بر من دست بیابند با دیگران کارى نخواهند داشت، خداوند به همه شما جزاى خیر و پاداش نیک عنایت کند ... »
خطبهی حضرت زینب (س) در مجلس یزید این چنین بود:
پس از آن که یزید چوب به لب و دندان حسین (ع) زد و اشعار کفر آمیزی خواند، حضرت زینب (س) به پاخواست و خطبهای حیدری سرداد:
«به نام خداوند بخشنده و مهربان. خداوند جهانیان را حمد و سپاس میگویم و بر پیامبر اسلام و خاندان او درود میفرستم. خداوند متعال حقیقت را نیکو بازگو فرمود، آن جا که در قرآن بیان داشت: «کار کسانی که زشتکاری و گناه انجام دادهاند، به جایی رسید که آیات خدا را دروغ شمردند و آنها را به مسخره گرفتند.»
آری؛ کلام خدا راست و عین حقیقت است. یزید! از این که زمین و آسمان را بر ما تنگ گرفتهای و ما را همانند اسیران کافر به این شهر و آن شهر کشاندهای، گمان کردی که ما نزد خدا خوار و پست شدیم و تو در پیشگاه او منزلت یافتی؟ با این تصور خام و باطل، باد به غبغب انداختهای و با نگاه غرورآمیز و نخوَتبار به اطراف خود مینگری، در حالیکه شادمانی از اینکه دنیایت آباد شده و بر وفق مرادت است و مقام و منصبی را که حق ما خاندان رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است، در دست گرفتهای.
اگر چنین خیال باطلی در تو پیدا شده، لحظهای بیاندیش! مگر تو فراموش کردهای کلام خدا را که میفرماید: «آنان گمان نکنند که مهلت یافتن خیر و سعادتشان است. نه تنها به نفعشان نیست، بلکه برای آن است که بر گناهان خود بیافزایند و برای آنان عذاب ذلت آمیز ابدی در پیش است.
ای فرزندان بردگان آزاد شده! آیا عدالت این است که زنان و کنیزان خود را در پشت پرده جای دهی، ولی دختران پیامبر خدا را در میان نامحرمان به اسارت بگیری؟ زنان و کنیزان خود را پوشیده نگاه داری، ولی خاندان رسالت را با دشمنانشان در شهرها و آبادیها بگردانی تا بادیه نشینان، خویشان و غریبهها و اراذل و اشراف آنان را ببینند؛ در حالی که کسی از مردان آنان همراهشان نیست و سرپرست و حمایت کنندهای ندارند؟
چگونه امید خیر میتوان داشت از فرزند کسی که میخواست با دهان خود جگر پاکان را ببلعد و گوشت و خون او از شهیدان اسلام روییده است؟ چگونه میتوان انتظار کوتاه آمدن از کسی داشت که همواره با بغض و دشمنی و کینه و عداوت به خاندان ما نگریسته است؟
یزید! این جنایات بزرگ را انجام دادهای، آنگاه نشستهای و بی آنکه خود را گناهکار بدانی یا جنایات خود را بزرگ بشماری، با خود ندا سر میدهی که ای کاش پدران من حضور داشتند و از سر شادمانی و سرور فریاد بر میآوردند و میگفتند: «ای یزید! دست مریزاد» این جمله جسارت آمیز را میگویی، در حالی که با چوبدستی بر دندانهای مبارک سیّد جوانان بهشتی میکوبی؛
زهی بیشرمی و بیحیایی! چگونه چنین یاوهسرایی میکنی؟
تو بودی که زخمهای گذشته را شکافتی و دست خود را به خون پیامبر آغشته ساختی و ستارگان روی زمین از آل عبدالمطلب نسل جدید را خاموش نمودی و اکنون پدران خود (نسل شرک و بت پرستی) را ندا میدهی و گمان داری که با آنان سخن میگویی.
به زودی خودت به جمع آنان ملحق میگردی و در آن جایگاه، عذابی ابدی در انتظار توست که آرزو میکنی ای کاش دستم شکسته و زبانم لال میشد و هرگز چنین کارهای ناشایستی را انجام نمیدادم.
(در صورت خرابی لینکهای مستقیم، فایلها را از لینکهای کمکی دریافت نمایید.)
دانلود نسخه صوتی کتاب آه (بر اساس ترجمه مقتل "نفس المهموم" نوشتۀ محدث قمی):
گوینده کتاب گویا:عبد الله حقیقت
تولید کننده: مؤسسه فرهنگی جام طهور
آماده سازی و نشر: وبگاه مهدی موعود (عج)
دانلود نسخه صوتی به صورت یکجا در یک فایل فشرده RAR :
از انتشارچنین برنامه های جذاب شنیدنی وغمناک معنوی تشکرمیکنم انتقادم از شماره نداشتن نسخه هاست کاش علامتی شماره ای سرترتیب بزاشتین که ما قاطی نکنیم چون وقتی دانلودمیشن ب موسیقی گوشی انتقال میشن فقط مطلب کتاب آه ب عنوان تیتر نسخه است وخود راوی هم درابتدای نوار هیچ علامتی شماره ای نام نمیبرد حتی نام نسخه هم نمیگویدفقط میگوید کتاب آه. یعنی من که هجده تاباهم دانلودکردم حالانمیدونم کدام اولی یا آخری است وبایددقایقی گوش بدم تامتوجه بشم البته مقصر راوی هم هست.
پاسخ:
سلام در ابتدای تمامی قسمت ها به صورت زیر، شمارۀ آن قسمت درج شد. https://archive.org/download/KetabeAh-www.MahdiMouood.ir/01-Ketabe_Ah-[www.MahdiMouood.ir].mp3 https://archive.org/download/KetabeAh-www.MahdiMouood.ir/02-Ketabe_Ah-[www.MahdiMouood.ir].mp3
البته ممکن است در بعضی از پلیر های موبایل این ترتیب درست نمایش داده نشود! اگر از گوشی اندرویدی استفاده میکنید: 1- نرم افزار jetAudio را دانلود کنید: دریافت 2- بعد از نصب برنامه و اجرای آن، از منوی سمت چپ، گزینه folder را انتخاب کنید و به محلِ ذخیره فایل صوتی بروید و فایل را از آنجا پخش کنید. با تشکر از همراهی شما.
نظرات (۳)